تاریخ : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Saturday, 20 April , 2024
9

بیانیه گام‌دوم نوری بر تاریکای راه

  • کد خبر : 105886
  • 20 اسفند 1399 - 11:00
بیانیه گام‌دوم نوری بر تاریکای راه
چشم امید نویسنده‌ی این نامه تویی! نه فقط تو، که من هم... و تمام جوانانی که غیرتشان اجازه نمی‌دهد دستمایه بیچارگی وابستگی شوند.

جمهوریت : ابوالفضل عرب‌زاده، دانش‌آموز دبیرستان فرهنگ درباره بیانیه رهبر انقلاب پیرامون گام دوم انقلاب مطلبی ارسال کرده که در ادامه می بینید:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

((بیانیه گام دوم، نوری بر تاریکای راه))
حجت الاسلام راجی،یکی از نویسندگان کتاب صعود چهل ساله، بیان زیبایی درباره بیانیه گام دوم دارد که می‌گوید:«ارزش و اهمیت هر نوشته‌ای بستگی به نویسنده آن نامه دارد. فرستنده نامه ما کسی است که فتنه ۸۸ را می‌توان از رنگ انگشتر او تشخیص داد؛ کسی است که وقتی می‌خواهد غرب را به چالش بکشاند لازم نیست سخنرانی کند، فقط کافیست سوم خرداد در جمع نیروهای مسلح به آنها بگوید: بنشینید روی زمین. تحلیل‌گران غرب می‌گویند او با این کارش غرب را به چالش جدی کشاند. به آنها ثابت کرد شما اهل جنگ نظامی با ما نیستید چون من به نظامی‌ها گفتم بنشینید. او کسی است که وقتی در جمع علما قرار می‌گیرد گوی سبقت را از همه آنها می‌رباید…»
نویسنده این نامه چنین کسی است. کسی است که رئیس جمهور روسیه با آن ویژگی‌های خاص وقتی به خدمت او می‌رود زبان بدنش گویای همه چیز است و قضیه جایی مهم تر می‌شود که پوتین می‌گوید من مسیح را در او دیدم. نویسنده این نامه حضرت آیت اللّه خامنه ای(حفظه اللّه تعالیٰ) است. کسی که دل جهان استکبار از ترس او آرامی ندارد و به واقع سدی است در برابر دسیسه های شیطانی شیطان بزرگ.
شاید بیانیه گام دوم نیازمند نگاه ما باشد؛ یا شاید ما نیازمند او باشیم اما مهم آن است که نگاه‌ ما نگاهی منفعلانه نباشد. نباید دید ما نسبت به این نامه گران‌قدر، مانند دیدمان به دیگر متون باشد. گاهی می‌شنویم که بعضی واقعیات در کلمات نمی‌گنجند اما در این نامه شاهدیم، واقعیاتی که در کلام نمی‌گنجند، چگونه معنای ژرف خود را در ظرف اطلاعات و اعتقادات ما می‌ریزند و نگاه روزنه‌ای ما به انقلاب را چگونه باز می‌کند تا نور به قلب‌مان بتابد؛ و قطعا بر هر آزادی‌خواهی فریضه‌‌ای است مطالعه این نامه؛ مطالعه‌ای از جنس شور و شعار، مطالعه‌ای برخاسته از دل، مطالعه‌ای که بعد از دقایقی پرتاب نشود گوشه‌ای از ذهن شلوغ‌مان؛ مطالعه این بیانیه دلی از جنس امید و عمل می‌خواهد و البته جوان.
شروع می کنیم به مطالعه این نامه؛ زبان نرمش سرفصل‌های مهم سیاسی و فرهنگی را در ذهن‌مان جاری می‌کند. واقعاً«این نامه چه می گوید به ما؟»اهل تعصب نیست و کورکورانه حرفی نمی‌زند و بر آمار و ارقام هم تکیه ندارد. موضوعات و عبارات جامعی را مطرح کرده که خیلی جای کار دارد؛ عباراتی که می‌شود از هر کدام‌شان شاخه‌های بسیاری گرفت و میوه شیرینش را روی زهر تلخ روایات غربی خورد تا بشورد و ببرد؛ به راستی«این نامه چه می گوید به ما؟»
از تاریخ صحبت می‌کند، تاریخی که تار بسته و یخ زده‌ی آلودگی‌های رسوخ کرده استعماری غرب است. غربی که تحریف و دروغ‌پردازی درباره گذشته و حتی زمان حال را دنبال می‌کند و از پول و همه ابزارها برای آنها بهره می‌گیرد.
قلم نویسنده به این نامه جان بخشیده و این نامه هم به خواننده‌اش جان می‌بخشد؛ همان جایی که می‌گوید:«رهزنان فکر و عقیده بسیارند، حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمی توان شنید» پیاده‌نظامی که در تلاشند تا دروغ‌ها را به جای حقیقت نشانند و آینده را مورد تهدیدهای ناشناخته قرار دهند و پیاده‌نظامی که «جریان تحریفی» راه انداخته است؛ این نامه راهکار می‌دهد به ما:«نادانسته ها را جز با تجربه خود یا گوش سپردن به تجربه دیگران نمی‌توان دانست» و قطعاً این «دیگران» پیاده‌نظام دشمن نیست. کمی به دور و برمان نگاه کنیم، چقدر سعی دارند که رژیم پهلوی را زیبا جلوه دهند؛ چه تلاشی دارند که آن رژیم را با بهانه شیر و موز در مدرسه‌اش به چشم ما زینت دهند. گاهی یک شوخی یا دروغ آنقدر در ذهن انسان می‌پیچد که جا خوش می‌کند و تکان نمی‌خورد.
بیا کمی در تاریخ سیر کنیم و یخ تاربسته آن را آب کنیم: چرا پیاده‌نظام دشمن به ما نمی‌گوید بعد از سیطره انگلیس(تقریبا از اواخر دوران ناصرالدین شاه قاجار) و گذاشت و برداشت شاه مملکت ما، به میل خودشان، آمریکایی‌ها همه‌کاره ما شدند و هزاران مستشار آمریکایی را وارد ایران ما کردند؟ چرا نمی گویند این مستشاران انقدر کثیف و لجن‌صفت بودند که طبق خاطرات شفاهی یکی از مسئولین زمان پهلوی، بعدازظهرها را می‌افتادند در خیابان‌های تهران و زن‌هایی را که به همراه شوهر خود قدم می‌زدند برای خود انتخاب می‌کردند(۱)؟ چرا جریان تحریف از زمان گل و بلبل پهلوی نمی‌گوید؟ از حق توحش و کاپیتولاسیون نمی‌گوید؟ بله؛ باید هم خیلی از ما از حق توحش بی‌خبر باشیم؛ حقی که باعث پرداخت حقوق بیشتر به مهندسان خارجی می‌شد ،به علت اینکه بین یک سری آدم وحشی و نفهم یعنی ما ایرانی‌ها کار می‌کردند؛ چرا پیاده‌نظام دشمن و شبکه‌های پادو ضد انقلاب از صحبت‌های محمدرضا، شاه پهلوی، برای ما نمی‌گوید؟
چرا صدایی در نمی‌آید که شاه مملکت گفته‌ است:«این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند، مثل گوسفند می‌مانند»؟(۳)؛ بله و هزاران مورد دیگر که ما بی‌خبرانیم. اما کار پیاده‌نظام دشمن چیست؟ اینکه شیر و موز و پیکان هجده هزار تومانی، یا داستان انداختن نانوا به داخل تنور به علت کم کاری‌، توسط رضاشاه، یا موارد دیگر را در گوش و ذهنمان کند که با شناخت درست تاریخ می‌شود به تمام اینها بلکه بیشتر پاسخ داد. اما به علت ضیق سطر قادر به ‌شرح تمام این‌ها نیستیم. اینها تنها گوشه کوچکی از تاریخ تحریف شده‌ای است که غرب بذرش را در ذهن‌ ما می ریزد. «این نامه چه می‌گوید به ما؟» می‌گوید:«برای برداشتن گام‌های استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت.»
شناختِ تاریخ، بخشی از وظایف ما جوانان است؛ مایی که قرار است ثمره خون شهیدان و عرق زحمت‌کشان را پرچم راه‌مان کنیم و آن را دودستی تقدیم دشمن نکنیم. من و تو که باعث اعتلای این نظام خواهیم‌ شد، باید گذشته‌مان را ببینیم تا چشم‌مان به آینده باز شود؛ باید همچنین از حال غافل نشویم، باید احوالات پیرامون‌مان را بشناسیم، باید دستاوردهای‌انقلاب را بچشیم و توصیه های بیانیه را سرکشیم تا در وجودمان بذر بپاشد؛ سپس به آنها عمل کنیم تا شجره‌ای از درون‌مان بروید و میوه‌اش زینت باغ انقلاب باشد.
چشم امید نویسنده‌ی این نامه تویی! نه فقط تو، که من هم… و تمام جوانانی که غیرتشان اجازه نمی‌دهد دستمایه بیچارگی وابستگی شوند. «این نامه چه می‌خواهد از ما؟» این نامه نوری است که بر تاریکای راه چیره می‌شود؛ شناخت و بصیرت می‌افزاید، توصیه‌‌هایی دارد. راستی رسالت من و تو چیست؟ این‌ که بنشینیم تا شبهه‌های پیاده‌نظام‌هایشان در ذهن‌مان رسوخ کند؟ وظیفه ما چیست؟ و چه خوب است خودمان را همین الان روبه‌روی شهدا ببینیم تا بفهمیم از ما چه می‌خواهند؛ و خدا را شکر و صد شکر که جوانان انقلابی دست به کارند، در حرکت به سوی تعالی جامعه و بدیهی است که این چرخ را باید باهم بچرخانیم. از همین نامه شروع کنیم تا ببینیم چه می‌گوید به ما؛ کتاب‌هایی چون «دَکَل» و «صعود چهل ساله» می‌توانند به فهم ما از این نامه کمک کنند؛ نویسندگان این کتاب‌ها تلاش نمودند که به‌ دور از تعصب و با زبان آمار و منطق، بسیاری تردیدها و نگاه‌های ناصحیح را اصلاح و در جاده‌ی انقلاب قرار دهند.
ان شااللّه در امتداد مسیر سرخ شهدا قدم برداریم تا به بهشت سبز مهدوی برسیم.

«اَللّهُمَ احفِظ قائِدَنَا الخامِنِه‌‌ای»

ابوالفضل عرب‌زاده، دانش‌آموز دبیرستان فرهنگ

منابع:

۱. بخش‌هایی از قسمت مرتبط به تاریخ، برگرفته از قسمت‌هایی از کتاب دکل، روح اللّه ولی ابرقوئی، نشر شهید کاظمی، قم، ۱۳۹۹، صفحات ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷، ۱۱۸ و ۱۳۷ .
۲. به نقل از معاون فرماندهی نیروی دریایی پهلوی امیرهوشنگ آریانپور، در برنامه مستند «به روایت دربار»، بهمن ماه ۱۳۹۶، شبکه اول سیما.
. ۳. دخترم فرح، فریده دیبا، ترجمه‌ی الهه رئیس فیروز، نشر به آفرین، ۱۳۸۰ ، ص ۳۳۸
۴. بعضی جملات بیانیه گام دوم با «» مشخص شده‌اند.

لینک کوتاه : https://jomhouriat.ir/?p=105886

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰