تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 29 March , 2024
2

حرم مطهر امام حسین چند بار تخریب شد؟

  • کد خبر : 72456
  • 10 اردیبهشت 1398 - 18:33

به گزارش جمهوریت ; عقیق:ان لِلّه بقاعاً یحب ان یدعی فیها فیستجیب لمن دعاه و الحیر منها”. (۱)امام هادی(ع):«همانا برای خداوند سرزمین‌هایی است که دوست دارد در آن عبادت شود و حائر الحسین(ع) یکی از آن سرزمین‌هاست.»(۲) مقصود از «حائر» قبر حسین بن علی(ع) است، و وقتی «حیر» بگویند مقصود کربلاست. (۳) *کیفیت تدفین شهدای […]

به گزارش جمهوریت ;

عقیق:ان لِلّه بقاعاً یحب ان یدعی فیها فیستجیب لمن دعاه و الحیر منها”. (۱)
امام هادی(ع):«همانا برای خداوند سرزمین‌هایی است که دوست دارد در آن عبادت شود و حائر الحسین(ع) یکی از آن سرزمین‌هاست.»(۲)

مقصود از «حائر» قبر حسین بن علی(ع) است، و وقتی «حیر» بگویند مقصود کربلاست. (۳)

*کیفیت تدفین شهدای کربلا
امام رضا(ع):«آن کسی که به علی بن حسین(ع) امکان داد به کربلا برود و کار پدرش را برعهده بگیرد به صاحب این امر نیز امکان می دهد که به بغداد برود و کار پدرش(موسی بن جعفر(ع)) را عهده دار گردد.» (۴)
آنگاه که امام سجاد(ع) در روز سیزدهم محرم سال ۶۱ ق در اسارت زندان ابن زیاد در کوفه بودند، به اذن الهی در کربلا حاضر شدند و بنی اسد را دیدند که کنار کشتگان گرد آمده و سرگردانند، نمیدانند چه کنند و کشته ها را نمی شناسند زیرا سپاه دشمن بین بدنها و سرهای مقدس جدایی انداخته بود. امام (ع) به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد و هاشمیان را از دیگران شناساندند. ناله و شیون برخاست و اشکها جاری شد و زنان بنی اسد مو پریشان کردند و سیلی به صورت زدند و بلند گریه کردند. به محل قبر آمد، کمی از خاکها را کنار زد. قبر حاضر و آماده و صندوقی شکافته آشکار شد. حضرت دستان خود را زیر کمر امام حسین(ع) گشود و گفت: بسم الله و بالله وعلى ملّه رسول الله، صدق الله و رسوله، ماشاء ولا حول ولا قوه إلاّ بالله العظیم. امام به تنهایی بی آنکه بنی اسد در این کار همراهی اش کنند پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان گفت: همراه من کسی هست که یاری میکند. چون او را در قبر نهاد، صورت بر آن رگهای بریده نهاد و فرمود: «خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت. دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است. بعد از تو شب هایمان سخت و حزن هایمان طولانی است، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی. سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من، ای فرزند رسول خدا.»
و بر قبر نوشت:
«هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب الذی قتلوه عطشانا غریبا.»
آنگاه همراه بنی اسد به طرف علقمه و عمویش عباس(ع) رفت. خود را روی بدن مقدس او انداخت. رگهای بریده اش را می بوسید و میگفت: پس از تو خاک بر سر دنیا! ای قمر بنی هاشم، از من سلام بر تو باد، ای شهید خدایی، رحمت و برکات الهی بر تو باد. برای او نیز قبری گشود و به تنهایی او را وارد قبر کرد، همان گونه که برای پدرش کرد و به بنی اسد فرمود: با من کسانی اند که یاری ام میکنند. آری، برای بنی اسد مجالی گذاشت تا در دفن شهدای دیگر مشارکت کنند. دو جا برای آنان تعیین کرد و فرمود دو گودال کندند؛ در اوّلی بنی هاشم را و در دیگری اصحاب را قرار دادند. اما حر ریاحی را قبیله اش بردند، به جایی که هم اینک قبر اوست همچنین نقل است بنی‌اسد راضی نشدند که پسر عم خویش – حبیب بن مظاهر – با دیگر یاران امام(ع) دفن شود از این‌رو او را در جایی جدا از دیگران و در محلی که امروز به قبر حبیب شناخته شده است دفن کردند. (۵)

*مراحل ساخت، بازسازی و گسترش حائرالحسین(ع)
امام سجاد(ع) در روایتی افزون بر روایتی که کلام حضرت زینب کبری(س) را در آن نقل می کند، فرموده است: «… به درستی که خداوند متعال از بنده هایی از این امت پیمان گرفت، بنده هایی که ستمگران این امت آنها را نمی شناسند، بنده هایی که آسمانیان آنها را خوب می شناسند که اینان اعضای تکه تکه شده و بدن های به خاک و خون غلطیده را جمع آوری می کنند و به خاک می سپارند، و در این مکان پرچمی را برای قبر پدرت سرور شهیدان، به اهتزاز در می آورند که هیچ گاه اثرش محو نخواهد شد و با مرور روزها و شبها از منزلت آن کاسته نخواهد گشت، و سرداران کفر و پیروان گمراهان برای محو اثر و ویرانی آن کوشش فراوان کنند، که نتیجه ای جز آشکاری بیشتر برای این اثر و شکوه و عظمت برای این امر دربر نخواهد داشت.» (۶)
همانطور که ذکر شد در روز سیزدهم محرم سال ۶۱ ق، یعنی پس از گذشت سه روز از وقوع حماسه دردناک عاشورا، بدن های پاک امام حسین(ع) و اهل بیت و یاران با وفایش بنابر ترتیب و محل‌هایی که امام سجاد(ع) برای قبیله بنی اسد مشخص کرده بود، با همراهی خود ایشان به خاک سپرده شد و برای اولین بار بر فراز قبرها به دستور و عنایت امام سجاد(ع) شواهدی ساختند، تا اثر آنها محو نگردد.
ساخت و گسترش حائرالحسین(ع) تا کنون نیز ادامه دارد و شرح گسترده آن در این گزارش نمی گنجد، مواردی به اختصار ذکر می گردد:
• بنی اسد برفراز مزار امام حسین(ع) سقفی حصیری روی چهار ستون از تنه درخت خرما بنا کردند، و دور از انتظار نیست که مانند یا شبیه آن را بر فراز مزار ابا الفضل حضرت عباس(ع) نیز قرار داده باشند.
• در سال ۶۵ یا ۶۶ ق فرماندار وقت عراق که مختار ثقفی بود به محمد بن ابراهیم اشتر فرمان داد تا به کربلا برود و در آنجا مسجد و خیمه هایی اطراف قبر شریف برپا کند. آن بنا از آجر و گل ساخته شد و در اطراف دو مزار شریف روستایی بوجود آمد. به نظر می رسد بنایی که در دوران مختار ثقفی ساخته شد تا زمان سقوط حکومت امویان سال ۱۳۲ ق پابرجا مانده باشد و آثار آن را هارون در سال ۱۹۸ق از بین برده باشد.(۷)
• هنگامی که مأمون به خلافت رسید در میان سال های ۲۰۱ و ۲۰۲ سیاست او ایجاب می نمود راه را برای زیارت امام حسین(ع) وتعمیرمزار شریفش هموار سازد، و در آنجا گنبدی باشکوه و آستانی مجلل بنا کرد، و رفته رفته مردم در آنجا ساکن شدند. (۸)
• در سال ۲۴۷ ق از طرف منتصر حاکم عباسی، بنای حرم مطهر از نو ساخته شد و توسعه یافت، همچنین برای راهنمایی زائران در آنجا میله ای بلند قرار داد و مردم را در ایام خلافت خویش به زیارت امام حسین(ع) فراخواند.
• در سال ۲۵۰ ق حسن بن زید علوی ملقب به الداعی الکبیر دستور داد حرم های مطهر در نجف اشرف و کربلای معلی بازسازی شود.
• در سال ۲۷۹ ق معتضد بالله عباسی دستور داد تا حرم های مطهر در کربلا را بازسازی کنند، بنابراین حاکم طبرستان محمد بن زید ملقب به الداعی الصغیر، برادر حسن بن زید، حرم مطهر را بازسازی کرد و آنجا را توسعه داد و بنای دو بارگاه مقدس در کربلا را به پایان رساند.(۹)
• در سال ۳۶۹ق عضدالدوله بویهی دستور تجدید بنای گنبد حرم امام حسین(ع) و بارگاه مبارک ایشان را داد و ضریح امام حسین(ع) را با عاج فیل ساخت و آن را با زیورآلات و پارچه های ابریشمی آراست و طاق هایی اطراف مرقد شریف بنا نمود و شهر را آباد ساخت و توسط آبراهایی مبادرت به آب رسانی به شهر کرد. در حائر مقدس چراغ هایی را برای تأمین روشنایی قرار داد و آنجا را توسط دیوارهایی بلند جدا کرد. همچنین عضد الدوله زمین هایی را برای سرمایه گذاری و تأمین مخارج دو بارگاه شریف وقف کرد و مبادرت به ساخت ساختمان ها و بازارهای اطراف نمود. به نظر می رسد اولین بنایی که بر مزار حضرت اباالفضل عباس (ع) بنا شد در سال ۳۷۲ق در عهد حکومت عضدالدوله بویهی بوده است. در آن زمان برفراز قبر بنایی ساخته شد که گنبد بلندی متشکل از آجر و گچ بوده است.(۱۰)
• در سال ۶۵۶ق و بعد از سقوط دولت عباسیان، سید بن طاووس حسنی، سرپرستی را از میان طلاب معین کرد تا امر نظارت بر عتبات عالیات در نجف اشرف و کربلای معلی را به عهده گیرد. (۱۱)
• در سال ۷۰۷ق تعمیراتی توسط سلطان محمد خدابنده صورت گرفت. همچنین از سال ۷۴۰ق تا سال ۷۹۰ق تعمیراتی توسط سلطان های دولت ایلخانی که بر عراق حکمرانی کردند در کربلا انجام شد.
• در سال ۹۱۴ق تا سال ۹۳۰ق بازسازی مرقد مطهر توسط سلطان اسماعیل صفوی صورت پذیرفت.
• در سال ۹۴۱ق، مرقد مطهر توسط پادشاه عثمانی سلیمان قانونی بازسازی شد او همچنین دستور داد تا اوقاف موجود در حرم مطهر ثبت و ضبط و نگهداری شود.
• در سال ۹۸۲ ق شاه طهماسب مبادرت به کاشی کاری قبه امام حسین(ع) نمود. در سال ۱۰۳۲ق گنبد حرم حضرت عباس(ع) نیز با کاشی های رنگی توسط شاه عباس صفوی تزیین شد و صندوقی مشبک به عنوان ضریح روی قبر قرار گرفت و رواق ها و صحن محیط بر حرم نظم یافت. او همچنین تالار جلویی حرم را بنا نمود. (۱۲)
• در سال ۱۰۴۲ق حرم مطهر توسط شاه صفی الدین صفوی بازسازی شد، گلدسته های حرم پی ریزی شد و چهار مناره کوچک در زاویه های سطح حرم مطهر ساخته شد. این چهار مناره در سال ۱۹۵۳م توسط شهردار وقت کربلای معلی عباس بلداوی، بدلایل نامعلومی تخریب شد. در سال ۱۰۵۵هـ.ق وزیر صفوی حسین مرعشی که از طرف سلطان صفی الدین در این منسب گماشته شده بود، اداره اوقافی را برای حرم مطهر مشخص نمود و برای آن اداره بودجه ای اختصاص داد و کارمندانی گماشت و گنبد مطهر را بازسازی کرد.
• در سال ۱۱۵۳ق نادر شاه افشار به همراه یکی از شاهزادگان، هدایا و مبالغ فراوانی از مال و عتیقه جات به حرم مطهر اهدا نمود و در بهبودی وضعیت دو حرم مشارکت داشت و با هزینه او دیوارهای حرم مطهر آراسته شد.
• در سال ۱۲۳۲ق فتحعلی شاه قاجار پس از آنکه با رهبر شیعیان، شیخ جعفر کاشف الغطاء دیدار نمود و در جریان حمله وهابیان به بارگاه قرار گرفت، اقدام به تجدید آنچه به سرقت رفته بود نمود و گنبد شریف را بازسازی کرد و آن را با کاشی های کربلایی کاشی کاری کرد.(۱۳)

*مراحل تخریب و تجاوز به حائر الحسین(ع)
کشتن و ترساندن زائران، تخریب و حمله به تأسیسات و نمادهای پاکی، ویژگی‌هایی است که عتبات عالیات کربلای معلی از زمان تأسیس و پس از پایان حماسه جاویدان دهم محرم سال ۶۱ق و حتی زمانیکه این بارگاه های مطهر چیزی جز سنگ قبرهای معمولی نبوده است با خود به همراه داشته است. این حوادث بی شمار که به شکلی دیگر تا به اینک نیز ادامه دارد، نشانگر ترس ستمگران و پیروان راه های گمراهی و ضلالت از این نمادهای عظیم که این خاک را مطهر نموده و راه را برای آزادگان روشن ساخته، است. بارگاه هایی نورانی که تجاوز به آن برابر با سرنگونی حکومت متجاوز است. همواره طاغوتیان در هر دوره و زمان در صدد از بین بردن نشانه ها و پنهان کردن این خورشید تابان با غربال ظلمشان اند و پیش از هر چیزی ستمدیدگان را بر می انگیزد تا با وجود تعداد کم و کمبود اسلحه علیه جنایتکاران قیام کنند و آنان را به به پیروزی بشارت می دهد. و شواهد تاریخی حاکی از این است که کسانی که گمان می بردند می‌توانند با انجام جرائم گوناگون نور خداوند را خاموش کنند و با این کار حکومت و سلطنت خود را پایدار سازند سخت در اشتباه غرق شدند و بیشترین نصیبشان تنها زیان و ضرر بود. این گواهی است بر گفتار حضرت زینب کبری دختر امیرالمؤمنین علیهما السلام به امام علی بن الحسین زین العابدین(ع): «پرچمی را برای پدرت به اهتزاز در خواهند آورد که هیچگاه اثر آن از بین نخواهد رفت و گذشت شبها و روزها آن را کهنه نخواهد ساخت و سردمداران کفر و پیروان ضلالت اقدام به محو و پنهان کردن این آثار خواهند کرد ولی چیزی جز تلألؤ روزافزون و آشکاری بیشتر در بر نخواهد داشت.» (۱۴)
در ادامه به اختصار سیر تاریخی این وقایع بیان می گردد:

• در سال ۱۴۶ق منصور عباسی جام خشم خود را بر علویان و آثار آنها سرازیر کرد و بر بارگاه مطهر امام حسین(ع) حمله برد و سقف و بنایی که در سال ۶۵ق ساخته شده بود را ویران ساخت.
• در سال ۱۹۳ق حاکم عباسی هارون الرشید دستور به تخریب کامل کربلا به همراه بناهای موجود بر مزار امام حسین و برادر بزرگوارش حضرت ابالفضل عباس علیهما السلام داد و زمین مزار مبارک امام علیه السلام را شخم زد و خانه های اطرافش را با خاک یکسان نمود و درخت سدری که سایبان قبر امام حسین(ع) بود را برید. هدف او از قطع این درخت این بود که زائرین زیر سایه آن ننشینند و محل قبر شریف را گم کنند. این اقدام وقیحانه مانند دیگراقدامات دیکتاتوران طول تاریخ برای از بین بردن آثار باقی مانده و جلوگیری از زیارت مردم و الهام گرفتن از آن اسوه پاک و قله وفاداری برای قیام های خود علیه ظالمان بود. هارون تمام این کارها را بوسیله والی خود در کوفه به نام موسی بن عیسی بن موسی انجام داد. (۱۵)
• متوکل عباسی که نفرت شدیدی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام داشت، چهار مرتبه اقدام به تخریب قبر حضرت ابی عبدالله امام حسین علیه السلام نمود:
اولین بار: در سال ۲۳۳ق بسبب شرکت کردن یکی از کنیزان ترانه سرای خود(که توبه کرده بود) در زیارت شعبان و رفتن او به کربلا، به عمر بن فرج رخجی دستور داد آنچه را مأمون عباسی ساخته، تخریب کند و قبر امام حسین(ع) را محو ساخته و زمین آن را شخم زنند، او هنگامی که به آنجا رسید دستور داد تا قبرها را شخم زنند البته قبر امام حسین(ع) را شخم نزد. سپس دوستداران اهل بیت علیهم السلام با وجود آزار و اذیت اقدام به بازسازی حرم مطهر و ساختن خانه هایی در اطراف آن کردند.
دومین بار: در سال ۲۳۶ق متوکل عباسی اقدام به تخریب ضریح مطهر و ملحقات حرم مطهر و کشت و زرع در زمین آنجا و تخریب خانه های اطراف کرد سپس از زیارت آنجا و دیگر عتبات عالیات جلوگیری کرد و زائران را تهدید به مجازات های سخت نمود و بین مردم جار زد: هر که را بعد از سه روز در کنار قبر ببینیم دستگیر کرده و به غل و زنجیر می کشیم. وی امر تخریب را به مردی یهودی به نام ابراهیم دیزج سپرد و او را به سمت کربلای معلی روانه ساخت تا قبر امام(ع) را محو نماید؛ دیزج بنابر دستور متوکل تنها به تخریب قبر شریف بسنده نکرد بلکه تمام خانه های شهر کربلا را ویران ساخت و آنجا را به صحرایی تبدیل نمود و شهر را زیر آب برد، اما هنگامی که به قبر رسید کسی جرأت جلو رفتن نداشت، لذا او گروهی از یهودیان را جمع کرد و قبر مطهر را با خاک یکسان نمود و زیر آب برد سپس با گذاشتن نگهبانان در راههای ورودی دستور داد هر زائری را در مسیر یافتند دستگیر کرده یا وی را کشته یا به شدت تنبیه کنند. همچنین متوکل مجازات زائرین امام حسین (ع) را برای بار اول بریدن دست، و بار دوم بریدن پا تعیین کرد.
ابو علی عماری می گوید: با ابراهیم دیزج ملاقات کردم و از او جزئیات حادثه را پرسیدم، او گفت: به همراه غلامان مخصوصم آنجا رفتم و قبر را کندم و بدن حسین بن علی علیه السلام را در حفره ای جدید یافتم که از او بوی مشک به مشام می رسید، حفره و بدن حسین را همانگونه رها کردم و دستور دادم تا روی آن را با خاک بپوشانند و روی آن آب ریختم و دستور دادم تا با گاو آنجا را شخم بزنند ولی گاوها پای به آنجا نگذاشتند و هرگاه به آنجا می رسیدند برمی گشتند، پس به غلامانم گفتم به خدا قسم اگر کسی سخنی از این ماجرا به زبان آورد او را خواهم کشت. به نظر می رسد که دوستداران اهل بیت علیهم السلام قبر مطهر را اینگونه به حال خود رها نکرده و با وجود فشارهای حکومت آن را بازسازی کردند.
سومین بار: در سال ۲۳۷هـ.ق هنگامیکه به متوکل خبر رسید که اهل سواد در سرزمین نینوا برای زیارت بارگاه پاک امام حسین علیه السلام گرد هم می آیند و در آنجا جمعیت فراوانی جمع می شود، به یکی از سرداران خود به نام هارون معری دستور داد به همراه وزیر و ابراهیم دیزج و دیگر افراد قبر مطهر را تخریب کرده و آنجا را شخم زده و قبر امام حسین علیه السلام را محو نموده و از رفتن مردم به زیارت و تجمع در آنجا ممانعت ورزند؛ آنها نیز چنین کردند. در سال ۲۴۰ق محمدبن حسین اشنانی یکی از دوستدارن اهل بیت علیهم السلام مخفیانه به همراهی یکی از عطاران به زیارت امام حسین علیه السلام شتافت، هنگامی که به موضع قبر رسیدند با وجود چاله های فراوان و شخم خوردن زمین به دنبال قبر مطهر گشت و آن را به گونه ای که صندوقچه روی قبر از جایش کنده شده و در کناری سوخته است یافت، پس آب را به آنجا سرازیر کردند تا جایی که آب دور قبر مطهر جمع شده و زمین فروکش نمود و خندقی دور آن به وجود آمد و پس از اتمام زیارت خود علامت های واضحی دور قبر مطهر قرار دادند. أشنانی وضعیت امنی آن زمان را اینگونه گزارش می کند: برای زیارت خارج شدیم در حالیکه در روز مخفی می شدیم و شبها حرکت می کردیم تا به نزدیکی‌های غاضریه رسیدیم، و از آنجا نصف شب حرکت کردیم و از بین دو سربازی که خواب بودند گذشتیم و خود را به موضع قبر رساندیم، و چون قبر مطهر بر ما مخفی بود شروع به بوییدن موضع آن کردیم و… (۱۶)

چهارمین بار: در سال ۲۴۷ق بار دیگر به متوکل خبر رسید که مردم و اهل سواد و کوفه دوباره به سمت کربلا برای زیارت بارگاه ملکوتی امام حسین(ع) روانه شده اند و جمعیت فراوانی بدین منظور گردهم آمده و کاروان بزرگی به راه افتاده است. او نیز سپاه بزرگی به همراه یکی از سرلشگرانش به سمت آنها گسیل ساخت و دستور داد بین مردم به بیزاری از زائران قبرمطهر امام علیه السلام جار بزنند و یک بار دیگر نبش قبر کرد و زمین آنجا را شخم زد و مردم را از رفتن به زیارت بازداشت و به تعقیب خاندان أبی طالب و شیعیان پرداخت و تعداد بیشماری از آنان را به قتل رساند. چهارمین اقدام متوکل برای تخریب قبر مطهر امام حسین علیه السلام مصادف بود با زیارت نیمه شعبان، همان زمانی که افراد زیادی مشتاقانه برای زیارت در کربلا حضور بعمل می آورند. این مرتبه نیز امر تخریب توسط ابراهیم دیزج انجام گرفت. جنایات متوکل و خبر تخریب قبر سبط رسول خدا صلی الله علیه و آله بین مردم پیچید و قلب مسلمانان را جریحه دار کرد و مردم بغداد ناسزاهای خود را بر دیوار می نوشتند و در شعرهایشان ناسزا می گفتند. متوکل نیز تمام اموال خزانه حرم مطهر امام حسین علیه السلام را به تاراج برد و آن را بین سربازانش تقسیم کرد و گفت: قبر نیازی به این اموال و خزانه ها ندارد. (۱۷)
• در سال ۲۶۹ق عتبات مقدس کربلا مورد هجوم و سرقت از طرف ضبه اسدی قرار گرفت. ضبه والی شهر عین التمر بود و به کربلا حمله کرد و آنجا را مورد سرقت قرار داد و ساکنینش را اسیر کرده و به قلعه عین التمر برد.
• در سال ۸۵۸ق تخریب مرقد مطهر توسط علی بن فلاح یکی از شاهزادگان دولت مشعشعین در اهواز و حویزه ملقب به صاحب الضوء اللامع، که برخی او را مولا علی و ولی امر خطاب می کردند صورت گرفت. او در همان سال با اسب وارد حرم مطهر امام حسین(ع) شد و دستور داد تا صندوقچه روی قبر را ویران کنند و حرم مطهر را تبدیل به آشپزخانه ای برای پختن غذای سربازان خود کرد و بر مردم کربلا شمشیر کشید و اموال آنها و اموال دو حرم مطهر از جمله عتیقه جات گران قیمت و نادر موجود در آنجا را به تاراج برد.
• حادثه حمله وهابیان که بنام حادثه طف دوم نیز شناخته می شود در سال ۱۲۱۶ق اتفاق افتاد. شرح این حادثه دلخراش اینگونه گزارش شده است: خبر نزدیک شدن وهابیان به کربلا در شام روز دوم آوریل، هنگامیکه اکثر مردم کربلا در شهر مقدس نجف درحال برگزاری مراسم زیارت روز غدیر بودند، پخش شد و ساکنین باقی مانده در شهر کربلا به سرعت اقدام به بستن دروازه های شهر کردند اما وهابیان – که تعدادشان به شش هزار پیاده و چهارهزار سواره می رسید- به اطراف شهر رسیده و خیمه زدند و سپاهشان را به سه بخش تقسیم کرده و از طریق یکی از راهها به نزدیکترین دروازه شهر حمله کردند و ستمگرانه توانستند آن را باز کنند و وارد شهر شدند. مردم شهر که غافلگیر شده بودند از شدت ترسشان سراسیمه به هر سویی می دویدند. وهابیان خشمگین به سمت حرم های مطهر حرکت کرده، شروع به تخریب و ویران کردن نمودند و درب های حرم و نرده های فلزی و آینه کاری حرم را کندند و اشیای قدیمی و هدایای پادشاهان و شاهزادگان ایرانی را به تاراج بردند. همچنین تزئینات دیوارها و طلاهای سقف، شمعدان ها، فرش های گرانبها، لوسترهای گران قیمت، درب های کنده کاری شده و غیره را تاراج کردند. افزون بر این کار نزدیک به پنجاه نفر را کنار ضریح و پانصد نفر را در صحن شریف به قتل رساندند. شهر کربلا را نیز ویران کردند و بی رحمانه به کشتار پیرمردان و کودکان و زنان و مردان و غارت خانه ها پرداختند و کسی از حمله وحشیانه آنها در امان نماند. بعضی افراد گفته اند که تعداد کشته شدگان نزدیک به هزار شهروند می رسید. (۱۸)
• حادثه حمله نجیب پاشا، این حادثه اواخر سال ۱۲۵۸ق اتفاق افتاد و در آن تعداد زیادی از مردان و زنان و کودکان بدست نایب السلطنه محمد نجیب پاشا به قتل رسید. او که در بغداد به تخت و سلطنت رسیده بود دستور داد تا به کربلا حمله کنند اما ساکنان این شهر تسلیم او نشدند و زیر بار دستورات ستمگرانه او نرفتند. او به اهالی کربلا یک ماه فرصت داد تا سلاحهایشان را تسلیم کرده و حکومت عثمانی را به رسمیت بشناسند. پس از اتمام مدت مشخص شده و تغییر نکردن موضع اهالی کربلا، نجیب پاشا مجبور شد تا لشگری را به فرماندهی سعدالله پاشا روانه کربلا کند. سربازان، کربلا را سخت تحت محاصره قرار دادند و شهر را بوسیله توپ بمباران کردند. این درگیری ها دو روز به طول انجامید و تعداد کشته شدگان بالغ بر ده هزار نفر رسید که شامل تعداد بیشماری از علما و سادات بود. شیخ عبدالحسین احمد امینی در کتاب خود “شهداء الفضیله” از افراد مورد اعتماد که شاهد حادثه بودند نقل می کند که آنها گفته اند: آنگاه که سربازان شهر را ترک کردند تعداد کشته شدگان را محاسبه کردیم و از گورکنان تحقیق به عمل آوریدم؛ تعداد کشته ها بیش از بیست هزار نفر مرد و زن و کودک بود و در هر قبر چهار نفر و پنج نفر الی ده نفر بدون غسل و کفن قرار داده می شد و روی آنها را با خاک می پوشاندند. به دنبال کشته شدگان می گشتیم بیشتر آنها در خانه ها بودند. در زیرزمین حرم مطهر حضرت عباس علیه السلام که زیر رواق مطهر قرار دارد بیش از سیصد کشته بود. (۱۹)
• قیام مردمی شعبان ۱۴۱۱ق: مردم از روشهای دیکتاتوری نظام جنایتکار حاکم که بیست و سه سال بود با خون و شمشیر بر این ملت حکومت می کردند به ستوه آمده بودند، و این اعتراضات مردمی پس از حمله صدام جنایتکار به کشور کویت در تاریخ ۲/۸/۱۹۹۰م و حمله کشورهای هم پیمان غربی با فرماندهی آمریکا در شب ۱۷/۱/۱۹۹۱م به سربازان عراقی که باعث پاشیده شدن و شکست و عقب نشینی آنان با پای پیاده -زیرا اکثر وسایل نقلیه سربازان در بمباران هوایی از بین رفته بود- از کشور کویت شد به شکل چشم گیری افزایش یافت. تا جایی که این جنگ نابرابر و ناحق بر روحیات تعداد زیادی از سربازان تأثیر گذاشته و آنان را از حکومت دیکتاتوری متنفر ساخت. همچنین وضعیت اقتصادی کشور و عدم وجود سرمایگذاری کافی و مدیریت نالایق و جنگهای پی در پی عامل دیگر نفرت و انزجار عمومی بود. در این جنگ بسبب هدف قرار گرفتن زیرساخت های کشور از جمله کارخانه ها و تأسیسات غیر نظامی و پالایشگاه ها و تأسیسات برق و سدها و تأسیسات آبرسانی و سیلوها از طرف نیروهای یکپارچه -متجاوز- بازتابهای فراوانی افزون بر ویرانی های حاصل از بمباران هوایی و کشتار مردم داشت تا جایی که زندگی مردم را مختل نمود و شهروندان فقیر دیگر قادر به امرار معاش روزانه خود نبودند و هیچ خدماتی مانند آب و برق به آنها نمی رسید. تمام این عوامل و جنایت های نظام دیکتاتوری قبل و بعد از جنگ انگیزه ی مهمی برای قیام مردمی شد و اکثر سربازان و مردم و فراریان از جنگ نابرابر در اغلب استانهای هجده گانه عراق -جز مردم دو استان که قیام نکردند و دو استان دیگر که مردم تنها در بعضی از شهرها قیام کرده بودند- قیام کردند و تمام شهرهای چهارده استان دیگر قیام کردند، کربلای معلی نیز نقش عمده ای در این قیام مردمی داشت و مانند شیر در روز سه شنبه پنجم مارس ۱۹۹۱م بزر قیام در آن بارور شد. اهالی کربلای معلی به مقاومت دربرابر اراذل و اوباش و سربازان باقی مانده طرفدار نظام دیکتاتوری حاکم -پس از فرار دیگر سربازان و پیوستن برخی دیگر به مردم- که نظام حاکم سربازان پراکنده خود مخصوصا گارد جمهوری خواه را برای حمله به کربلای معلی جمع آوری کرده بود پرداختند. در طول مدت مقاومت ۱۴روزه، اهالی کربلا تمام اموال و جانهای خود را فدای کشور خود کردند و تمام تلاشهای لشگریان صدام برای ورود به شهر را بی ثمر گذاشتند، مقاومتی که درنهایت نظام حاکم را مجبور به بمباران هوایی و زمینی شدید شهر کرد، بمبارانی که تاریخ هرگز به خود ندیده بود، و علی رغم ممنوعیت پرواز در آسمان عراق پس از اخراج سربازان از کشور کویت، آمریکا به صدام اجازه داد تا برای سرکوبی مردم مقاوم از بالگردهای نظامی استفاده کند!!!
تحلیلگران این حمایت ایالت متحده آمریکا از نظام دیکتاتوری حاکم را -باوجود جنگ با نظام- ناشی از ترس پیروزی انقلاب مردمی عراق در این قیام مردمی دانسته اند، قیامی که ممکن بود منجر به تشکیل حکومتی ضد غرب در عراق به جای صدام شود، زیرا این صدام بود که بیشترین خدمت را به آمریکا و غرب رساند و دست به تخریب و ویرانی شهرها و کشتار مردم زد و در نتیجه بزرگترین خطر را که پیشرفت عراق از نظر مادی و علمی به دست فرزندان مخلص این مرزو بوم است برای کیان صهیونیستی هم پیمان استراتژیک امریکا علاوه بر دیگر مصالح آمریکا در منطقه از بین برد.

پی نوشت:
۱ . تحف العقول عن آل الرسول، ابن شعبه حرانی، ص ۱۵۰٫
۲ . کامل الزیارات، ابن قولویه، ص ۲۷۳؛ الفروع من الکافی، کلینی، ص ۵۶۷٫
۳ . تاریخ کربلا و حائر الحسین، عبدالجواد کلیدار، ترجمه محمد صدر هاشمی،ص ۳۹٫
۴ . کافی، کلینی، ج ۱،ص ۳۸۴-۳۸۵؛ علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱،ص۱۸۴؛ رجال کشی، ص۴۶۳؛ بحارالانوار،ج ۴۵،ص۱۶۹٫
۵ . مقتل الحسین، مقرم، ص ۴۱۴؛ الوقایع و الحوادث، محمد باقر ملبونی،ج ،ص۵۹-۶۱؛ مروج الذهب، مسعودی، ج ۳،ص۶۳٫
۶ . ابن قولویه،ص ۴۴۴؛ بحار الانوار،ج ۴۵،ص۱۷۹-۱۸۰٫
۷ . تاریخ العتبه العباسیه المقدسه، عبدالامیر قریشی، باب اول، نک: تاریخ طبری،ج ۵،ص۹۶٫
۸ . دانشنامه عتبات،ج ۸،ص ۲۵۸٫
۹ . تاریخ کربلا و حائر الحسین ،ص ۱۶۸٫
۱۰ . دائرهالمعارف الحسینیه،ج ۱،ص۲۹۷؛ تراث کربلا، آل طعمه، ص ۶۲٫
۱۱ . تاریخ کربلا و حائر الحسین ،ص ۱۸۳-۱۸۴٫
۱۲ . همان، ۱۸۶؛ دائرهالمعارف الحسینیه ،ج ۲،ص۳۹-۴۷٫
۱۳٫ برای اطلاع بیشتر از روند ساخت و توسعه حرمین نک: قریشی، باب اول کتاب؛ کرباسی، جلد ۱ و ۲ دائره المعارف؛ تاریخ کربلا و حائر الحسین ،ص ۳۵-۵۰٫
۱۴ . ابن قولویه،ص ۲۶۶٫
۱۵٫ تراث کربلا ،ص ۱۸-۳۴٫
۱۶ . برای روایت اشنانی نک: ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین،ص ۳۴۶٫
۱۷ . برای اطلاع از جنایات متوکل عباسی نک: تاریخ طبری،ج ۱۴،ص۶۰۳۶؛ البدایه و النهایه فی تاریخ، ابن کثیر، ج ۱۰،ص۳۱۵؛ مقاتل ابوالفرج اصفهانی،ص ۳۹۵٫
۱۸ . تاریخ کربلا و حائر الحسین ، ۱۷۴؛روضه الصفای ناصری، هدایت، رضاقلی خان،ص ۳۸۱-۳۸۲٫
۱۹ . تاریخ کربلا و حائر الحسین ،ص ۱۷۵-۱۷۶٫

لینک کوتاه : https://jomhouriat.ir/?p=72456

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰