تاریخ : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Saturday, 20 April , 2024
14

خط‌ونشان میرسلیم برای نمایندگان

  • کد خبر : 91920
  • 31 فروردین 1399 - 1:20
خط‌ونشان میرسلیم برای نمایندگان

به گزارش جمهوریت؛ زینب صفری در سازندگی نوشت:  مصطفی میرسلیم که نامش در همه گمانه‌زنی‌ها میان دو یا سه گزینه نخست ریاست مجلس یازدهم وجود دارد، حتما از چهره‌های قدرتمند و موثر مجلس آینده خواهد بود. کسی که هم حمایت اصولگرایان سنتی همچون جامعه روحانیت مبارز را با خود دارد و هم طیف‌های میانه‌روتر این […]

به گزارش جمهوریت؛ زینب صفری در سازندگی نوشت:  مصطفی میرسلیم که نامش در همه گمانه‌زنی‌ها میان دو یا سه گزینه نخست ریاست مجلس یازدهم وجود دارد، حتما از چهره‌های قدرتمند و موثر مجلس آینده خواهد بود. کسی که هم حمایت اصولگرایان سنتی همچون جامعه روحانیت مبارز را با خود دارد و هم طیف‌های میانه‌روتر این جریان از جمله جامعه مهندسین او را به سایرین ترجیح می‌دهند و هم حزب متبوعش موتلفه اسلامی تمام‌قد پشتش ایستاده است. او تلاش کرده تا در قد و قامت یک چهره حزبی تمام‌عیار ظاهر شود و یکی از آخرین بازمانده‌های نسلی است که میان اصولگرایان به ایستادگی بر اصول واقعی اصرار دارند. به همین دلیل هم حاضر نشد تا در بزنگاه انتخابات ۹۶ بازی سیاسی را به اصول سیاسی‌اش ترجیح دهد و زمین رقابت را به رقبای اصولگرایش واگذار کند.

بیشتر بخوانید:

همه اینها در کنار بی‌حاشیه بودن پرونده اقتصادی میرسلیم و نبود حرف و حدیث‌های گوناگون درباره او یا اطرافیانش، همان‌قدر که رقبای میرسلیم را ترسانده، حامیان او را نیز امیدوار کرده تا میرسلیم را بر مسند ریاست مجلس یازدهم ببینند. موضوعی که اتفاقا چندان هم برای میرسلیم دور از دسترس نیست؛ چرا‌که اصول کار پارلمان در همه ادوار گذشته، بر مدار میانه‌روی میان طیف‌های موجود در آن دوره گشته است. تجربه مجالس پنجم وششم و حتی هفتم و بعد از آن نشان داده چهره‌های میانه‌رو در هر دوره عموما شانس بیشتری برای ریاست بر مجلس دارند؛ نه چهره‌های تندرو و نه حتی الزاما کسانی که بیشترین رای را داشته‌اند.

 

‌‌مهم‌ترین دغدغه‌های شما برای مجلس آینده چیست؟ 

بسم الله الرحمن الرحیم. مجلس یازدهم اولین مجلس در چهل سال دوم انقلاب است و باید همه دل نگران همطراز بودن آن با گام دوم انقلاب باشیم. این مجلس باید به جایگاهی برسد که در اولین دوره در سال ۱۳۵۹ داشت. بنابراین وظائف متعدد و بسیار مهمی بر دوش مجلس یازدهم قرار دارد که همگی باید برای ایفای آنها اهتمام ورزیم.

‌‌رویکرد کلی مجلس بعد در قبال مسائل داخلی و خارجی چه خواهد بود؟ و فکر می‌کنید تا چه اندازه با نگاه شما همسو باشد؟

با توجه به شرایط تحریم مجلس باید رویکرد خودباوری را در خود و میان مردم تقویت کند. ما در صحنۀ بین‌المللی نباید وقت و همّت خود را برای مذاکره با آمریکای کینه توز و اروپا و دل باختن به آنها یا اصرار بر مفید بودن مذاکره با آنها تلف کنیم. تجربیات بسیار تلخ چند سال اخیر کافی است! در درجۀ اول باید استعدادهای خودی را در زمینه‌های مختلف شکوفا کنیم. آثار مفید این شکوفایی را در زمینه‌هایی خوشبختانه دیده‌ایم؛ همان آثاری که معاندان و بدخواهان ما را به خشم آورده است. با این نگاه که یقین دارم بر اکثریت نمایندگان مجلس حاکم خواهد بود، ما تعاملات خود را با کشورهای دیگر به‌ویژه کشورهای همسایه و کشورهای دوست باید بازطراحی کنیم و در زمینۀ داخلی نیز فعالیت‌های تولیدی را در جهت اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تعمیم دهیم.

‌‌فرمودید که نباید وقت را برای مذاکره با امریکا و یا اروپا تلف کرد. سوال این است که نحوه تعامل با جهان چگونه باید پیش برود؟

به هرحال ایران تحریم است و طرف مهم این تحریم آمریکاست. یا باید به دنبال مذاکره برای ممکن شدن فروش نفت و افزایش ارزآوری و تعاملات با جهان بود و یا اینکه همین مسیر موجود را ادامه داد و به جایی رسید که حتی با کشورهای دوستی همچون چین و روسیه هم امکان تبادلات مالی نداشته باشیم.

‌‌مجلس کدام مسیر را دنبال خواهد کرد؟

تعامل با جهان هیچ‌گاه نباید تعطیل شود ولی آنچه مهم است معلق نکردن اقدامات داخل کشور به نتایج مذاکرات است؛ این وابستگی موجب از دست رفتن فرصت‌ها می‌شود و خسارت‌های جبران‌ناپذیری به کشور می‌زند و زده است. ما نباید مبنای ادارۀ کشور را بر عوائد حاصل از فروش نفت خام یا مشابه آن بگذاریم؛ این اشتباهی است که صد سال است در کشور بسیاری از دولتمردان ما مرتکب شده‌اند. باید طراحی ما بر مبنای ادارۀ کشور بدون وابستگی به عوائد حاصل از فروش نفت خام باشد و اگر نفت خام هم فروش رفت، عوائد آن را در صندوق توسعۀ ملی به بهره‌برداری قانونی که نوعی سرمایه‌گذاری برای آینده است برسد. البته راه‌های خوبی برای تعامل و مبادلات کالا و تراکنش‌های مالی با همسایگان و دوستان‌مان داریم که می‌تواند تقویت بشود. این طرز فکر که اگر مذاکرات با امریکا موفق نشود یا تحریم ادامه یابد ما درمانده می‌شویم، غلط است و اشاعۀ آن نوعی خیانت به کشور و توهین به نیروی انسانی متخصص و متعهد و ناسپاسی به درگاه پروردگار است که در شرایط سخت همواره نعم و برکات فراوانی را بر ما مقرر فرموده است.

‌‌نسبت مجلس یازدهم با دولت دوازدهم چگونه خواهد بود؟ فکر می‌کنید رابطه آنها پرتنش پیش برود؟ 

دولت دوازدهم در هفت سال گذشته کارهایی را پیش برده که باید دستاورد آن بر همگان کاملا مشخص گردد و به‌ویژه آنچه نامناسب بوده مستند شود تا از تکرار اشتباهاتی که به قیمت از دست رفتن دهها میلیارد دلار و به رکود کشاندن کشور و از هم پاشیدن کانون خانواده و تضعیف جمعیت و بیکاری جوانان شده، جلوگیری شود. من امیدوارم این چند ماهی که از عمر دولت دوازدهم باقی مانده به گونه‌ای سپری شود که ان‌شاءالله کمترین ضرر به کشور و به مردم برسد. این است تعامل درست مجلس با دولت.

‌‌برخی مانند فرید حداد‌عادل پیش‌بینی کرده‌اند چند وزیر کابینه استیضاح و برکنار شوند. نظر شما چیست؟ و اگر چنین پیش‌بینی دارید فکر می‌کنید کدام وزرا در معرض استیضاح و برکناری مجلس یازدهم باشند؟

بسیار حیف است که وقت ما در مجلس برای این قبیل مناقشات صرف شود. گرفتاری‌های مردم و مشکلات معیشتی آنها اصلا ایجاب نمی‌کند که عده‌ای در مجلس به جای طراحی درست خدمت به مردم، به معارضۀ کم‌فایده با برخی وزرا بپردازند. دولت باید به خط مشی مجلس در چهارچوب قواعد مردم‌سالاری تن بدهد و در زمینه‌هایی که لازم است راهبردهای خود را اصلاح کند یا تغییر دهد.

‌‌در برخی گمانه‌زنی‌ها این اتهام متوجه مجلس آینده است که مجلس یازدهم قرار است آنقدر به دولت فشار بیاورد تا دولت زمین‌گیر شده و ناکارآمدی آن مسجل شود تا راه برای کاندیدای ۱۴۰۰ اصولگراها هموارتر شود و بدون مشکل رای بیاورند. چقدر این تحلیل با توجه به ترکیب مجلس یازدهم درست است؟

تحلیل درستی نیست. بینش اصولگرایی یعنی فدا نکردن کشور و مصلحت‌های نظام و مردم برای کسب اهداف گروهی. دولت باید خود را منطبق کند بر خط مشی مجلس و مجلس باید در این راه به دولت کمک کند تا دودی به چشم مردم نرود.

‌‌خیلی‌ها معتقدند مجلس دیگر در راس امور نیست؛ شورای نگهبان و به تازگی هم مجمع تشخیص مصلحت نظام در نهایت تصمیم‌گیر هستند و تصمیمات مجلس به راحتی از سوی این دو نهاد وتو می‌شود. حالا که هم تجربه حضور در مجمع را دارید و هم به مجلس خواهید رفت چقدر این ارزیابی را درست می‌دانید و برنامه شما برای بازگشت مجلس به راس امور چیست؟

به لحاظ قانون اساسی مجلس در رأس امور است و اگر عملا از آن جایگاه ساقط شده به عملکرد برخی نمایندگان در مجالس قبل بر‌می‌گردد که جایگاه نمایندگی را با محل کسب درآمد و جلب مزایا و امکانات مادی شخصی و گروهی اشتباه گرفتند و در نتیجه مجلس را تا حدود زیادی از حیّز انتفاع انداختند. شورای نگهبان و مجمع هیچ‌گاه تضعیف‌کنندۀ مجلس نبوده‌اند؛ برعکس به لحاظ تطبیق با قانون اساسی و مبانی شرع شورای نگهبان کمک‌های ارزنده‌ای به مجلس کرده که باعث تعالی مجلس شده. مجمع تشخیص نیز هر جا که مجلس اصرار بر مصلحتی داشته، کارشناسانه آن مصلحت را بررسی کرده و در بسیاری از موارد آن را عینا یا با بهبود به تصویب رسانده است. آنهایی که دم از تضعیف مجلس در شورای نگهبان یا مجمع تشخیص می‌زنند نمی‌خواهند سیاسی‌کاری را رها کنند و به متن قانون اساسی مراجعه نمایند. من به عنوان عضو حقیقی مجمع قطعا خواهم کوشید حیثیت مجلس به عنوان عالی‌ترین رکن مردم‌سالاری دینی، به آن بازگردد و مجددا، همان‌طور که حق آن است، در رأس امور قرار گیرد.

‌‌رویکرد مجلس یازدهم در موضوع برخورد با فساد چگونه باید باشد؟ 

برخورد با فساد از اقدامات کلیدی گام دوم انقلاب است. به نظر من اگر تباهی در کشور شکل گرفته و در زمینه‌هایی رشد کرده به عدم نظارت مجلس بر نمایندگان و نیز عدم نظارت مجلس بر دولت بر‌می‌گردد. عدم نظارت بر رفتار نمایندگان باعث سوء‌استفادۀ عده‌ای از نمایندگان شد که کمترین مجازات آنها رد صلاحیت‌شان در انتخابات اخیر است. البته بقیه به‌ویژه هیئت رئیسه هم مقصرند و نباید در مقابل این حجم از انحراف ساکت می‌نشستند و نباید می‌گذاشتند که مجلس محل کارچاق‌کنی برای برخی نمایندگان و رواج بسیاری از مفاسد شود اما عدم نظارت بر دولت موجب شده که بسیاری از قوانین اجرا نشود یا بسیار ضعیف اجراشود مانند قانون سلامت اداری و مبارزه با فساد. مجلس یازدهم در برچیدن بساط فساد و تباهی چه در داخل مجلس و چه در ارکان اجرائی کشور باید مصمم و جدی باشد والا اعتماد مردم نسبت به این نظام مقدس خدشه‌دار خواهد شد.

‌‌از حیث برخورد با مفاسد مربوط به نمایندگان، پیشنهاد شما در این‌باره چیست؟ در حال حاضر از مفاسد برخی از چهره‌های راه یافته به مجلس یازدهم سخن گفته می‌شود. فکر می‌کنید مجلس بعد درصدد باشد که در مرحله بررسی اعتبارنامه‌ها این موارد را شفاف مورد بررسی قرار دهد و تصمیم‌گیری کند؟ 

راه حل اصولی این است که در مجلس فرآیند شفافیت در زمینه‌های مالی و سیاسی به اجرا گذاشته شود و به‌علاوه قانون نظارت بر رفتار نمایندگان و ترکیب آن به‌گونه‌ای اصلاح شود که به جانب‌داری  ناحق از نمایندۀ خاطی و منحرف نینجامد. ان‌شاءالله اعتبارنامۀ نمایندگانی که در هنگام انتخابات دچار خطا شده‌اند، بدون «ساخت و پاخت» که متأسفانه در خیلی از موارد رایج بوده، رسیدگی جدی صورت خواهد گرفت و اگر فردی به‌ناحق انتخاب شده باشد اعتبارنامه‌اش رد خواهد شد. این امر در برخی از دوره‌های قبلی مجلس شورای اسلامی نیز سابقه داشته است.

‌‌با توجه به اینکه راه‌یافتگان به مجلس یازدهم در بیش از ۹۰ درصد حوزه‌های انتخابیه اصولگرا هستند، این گمانه‌زنی وجود دارد که مجلس یازدهم فاقد فراکسیون سیاسی جدی خواهد بود. شما چنین پیش‌بینی دارید؟ فکر می‌کنید احتمالا چه فراکسیون‌های سیاسی در مجلس آینده وجود داشته باشند؟

بسیاری از گروه‌های سیاسی که در مجلس تشکیل می‌شود فایده‌ای برای مجلس و کشور ندارد حتی ممکن است باعث تفرقه در کشور شود و می‌دانیم که هر نوع تفرقه سرآغاز شکست است. البته گروه‌های سیاسی با ابعاد میهنی که بتوانند در زمینۀ انتقاد سازنده فعال شوند و مانع انحرافات شوند مفیدند؛ فکر می‌کنم قطعا گروه سیاسی یا به اصطلاح فراکسیون اصولگرایان شکل بگیرد و اقلیت هم گروه خودش را داشته باشد و فعال کند.

‌‌یکی از مسائل مهمی که رهبری هم بر آن تاکید داشتند اصلاح ساختار بودجه است. با شرایط فعلی چه چشم‌اندازی برای آن وجود دارد؟

موارد متعددی در ساختار بودجه باید اصلاح شود. از جمله مالیات که هم نیازمند اصلاح در بینش است به لحاظ افزودن برخی پایه‌های مالیاتی و هم تغییر در قانون مالیات و در شیوه‌های اخذ مالیات. دولت فعالیت‌های مثبتی را در این باره شروع کرده هرچند تأخیر دارد ولی جلوی ضرر را هر جا بگیرند منفعت است.

‌‌سوال دیگر درباره نحوه تعامل شما با جوانان اصولگرای عدالت‌خواه است. این طیف نقدهای تند و تیزی نسبت به بودجه برخی نهادها یا عملکرد برخی اشخاص و دستگاه‌ها دارند. مجلس آینده چه برنامه‌ای برای حفظ بدنه رای خودش دارد تا ۱۴۰۰ آنها را از دست ندهد؟

وقتی مبانی اصولگرایی محترم شمرده می‌شود، حتی اگر انتقادها تند باشد امکان نتیجه‌گیری عقلائی به نفع کشور وجود دارد و من نگران چنان تعاملی با دوستان جوان متعهدمان نیستم و از آن استقبال می‌کنم.

‌‌آقای میر‌سلیم به عنوان یک عضو بلند‌پایه حزب موتلفه و جریان راست سنتی آیا به دنبال احیای این طیف از اصولگرایی هستید؟ به‌هرحال به نظر می‌رسد با ظهور نواصولگرایی و اصولگرایان تندرو در جبهه پایداری و جریان عدالت‌خواه، جریان راست سنتی امروز در ضعیف‌ترین شرایط خود به سر می‌برد. ضرورتی برای تقویت جایگاه راست سنتی می‌بینید؟

اصولگرایی حرف دقیق و مشخصی است و دارای تعریف غیر‌قابل خدشه. گرایش‌های جدیدی که مطرح شده‌اند با اصولگرایی در اعتقاد زاویه ندارند ولی به لحاظ روش و اقدام سیاسی از سلائق مختلفی تبعیت می‌کنند. مسابقۀ کسانی که مدعی روش‌های نوین‌اند برای به پیشرفت رساندن کشور و برپایی تمدن نوین اسلامی ایرانی مطلوب است و ما هم اعتقاد داریم باید تحول شکلی لازم و منطبق بر اقضائات کنونی کشور و جهان در حزب مؤتلفه تسریع شود. اصولگرایی امروز فرصت خوبی برای خدمت به مردم کسب کرده است که مرهون وحدت است و برای ماندگاری و توفیق آتی نباید آن وحدت، گرفتار تفرقه و تضعیف شود.

لینک کوتاه : https://jomhouriat.ir/?p=91920

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰