ناصر تبریزی- جمهوریت : بیست و هفتم فوریه ۲۰۱۱ توسط سازمان های بین المللی بنام خرس قطبی جهانی شده است. هدف از این نام گذاری، بالا بردن آگاهی مردم درباره چالش خرسهای قطبی با گرم شدن زمین و کم شدن یخها است. سازمان های بین المللی در تلاش هستند که با نامیدن این روز، جهانیان را تشویق کنند تا بصورت جدی به پیامد های بحران اقلیمی جهان بیاندیشند.
چرا خرس قطبی!
یکی از جدی ترین خطراتی که این روزها زندگی انسان امروز را تهدید می کند، «بحران اقلیمی» ( امروزه دیگر تغیرات اقلیمی خوانده نمی شود) حال حاضر است که دامنگیر تغییرات مخرب در اکوسیستم های آب و هوایی شده است است. باز تاب این بحران به این معنی است که نمی توان صرفا از تغییرات اکوسیستم در قطب ها سخن راند و بصورت مستقل این اتفاق را فارغ از ساکنان آن در قطب و سایر مناطق جهان مورد بررسی قرار داد.در واقع موجودات ساکن قطب ها اولین قربانیان اصلی این موضوع هستند. اما حقیقت دیگری در پس این واقعیت وجود دارد و آن این است که؛ انسان امروز تاثیر تسخیر متجاوزانه خود در طبیعت را در قطب ها نیز مشاهده می کند. قطب شمال و جنوب ،به عنوان مرکز ثقل زمین ،نقش مهمی در اکوسیستم حیاتی کره خاکی دارند.حجم یخ ها و ذوب تدریجی آنها تحت تاثیر گرمایش جهانی علائم و شواهد بسیار خطرناکی را در قبال گرم شدن قطب شمال نمایان کرده است. آثار منفی گرم شدن آب و هوا نه تنها برای انسان نتیجه منفی به همراه دارد بلکه دنیای بسیاری از حیوانات را نیز به خطر می اندازد. قطب شمال و جنوب زیستگاه ۲۰۰ گونه جانور است. دستکم دویست گونه از نهنگ ها گرفته تا کرم های آبزی در دو قطب شمال و جنوب زمین زیست می کنند. طبق آخرین بررسی دانشمندان کشور های اسکاندیناوی و آمریکایی و روسی، دست کم ۴۵۰۰ گونه در نواحی قطبی جنوب و ۵۵۰۰ گونه هم در قطب شمال زیست می کنند. ذوب شدن یخ های قطب شمال بر زیست بوم ها تاثیر می گذارد، تاثیرات زیستی بر روی این گونه ها می تواند هشدار های جدی برای ساکنین سایر نقاط کره زمین تلقی گردد.بعنوان مثال ذوب شدن پوشش یخی گرینلند می تواند به بالا آمدن سطح آب دریاها تا ۴ متر بی انجامد و تاثیر مصیبت بار بر سایر نقاط کره زمین قطعی خواهد بود. خرس قطبی بعنوان نماد این تغییرات، گواه بسیار ملموسی برای درک این بحران است. از آنجا که این حیوان در فصول زمستان قطب قادر به شکار و تغذیه می باشد با کوتاه شدن زمان زمستان در قطب، میزان شکار آنان نیز محدودتر شده است. طبق آخرین یافته ها طی ۳۵ سال گذشته وزن و جثه خرس های قطبی به علت گرمایش قطب ها و کم شدن زمان شکار به بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است، امروزه بر خلاف گذشته دیگر «خرس های نر یک تنی» در قطب مشاهده نمی شود و زاد و ولد آنها نیز کاهش چشمگیری داشته است.
انقراض دو سوم خرسهای قطبی تا سال ۲۰۵۰ میلادی
یک آژانس دولتی در آمریکا پیش بینی کرده است که دو سوم جمعیت خرس های قطبی جهان تا نیمه قرن جاری از بین خواهند رفت.سازمان مطالعات زمین شناسی می گوید بخش هایی از منطقه قطب شمال با چنان سرعتی پوشش یخی خود در فصل تابستان را از دست می دهند که هیچ خرس قطبی تا چند دهه دیگر قادر به ادامه حیات در این مناطق نخواهد بود.
خرسهای قطبی برای شکار به یخها وابسته هستند. مطالعات نشان میدهد گرمای جهانی زمین و به دنبال آن ذوب یخهای قطبی برای انقراض دو سوم جمعیت خرسهای قطبی تا سال ۲۰۵۰ میلادی کافی است. کاهش یخهای قطبی باعث شده تا خرسهای قطبی برای شکار به مسافتهای دورتر شنا کنند و انرژی بسیاری را صرف کنند که به راحتی قابل جایگزینی نیست.
ایالات متحده آمریکا تحت قانون گونههای در معرض خطر مصوب سال ۲۰۰۸ میلادی، خرسهای قطبی را در فهرست گونههای در معرض تهدید قرار داده و از سوی دیگر کانادا و روسیه نیز این جانور را در فهرست گونههایی که نگرانی خاصی درباره آنها مطرح است، قرار دادهاند.
خرس قطبی نماد گرمایش زمین
با اشاره به مطالب عنوان شده می توان اذعان کرد که امروزه خرس قطبی بعنوان یکی از نماد های دخالت ویرانگر انسان بر روی زمین مطرح شده است. پاسداشت روز جهانی برای این حیوان، بهانه ای است تا انسان سرنوشت محتوم رقم خورده به دست خود را با نگاه واقع بینانه تری بررسی کرده و با جدی گرفتن علل کاهش تعداد و تغییرات فیزیکی این حیوان از باز نگری در سیاستهای خود( نه برای نجات خرس های قطبی) برای فرار از سرنوشت مشابه این حیوان با خود جلوگیری نماید.راهکارها واضح و روشن است ، نشست پاریس با بررسی دقیق دلایل افزایش چند درجه ای کره زمین تحت تاثیر افزایش میزان تجمع منواکسید کربن و متان در سطح بالای جو، ، تمامی کشورها را مجاب به تغییر اساسی در تامین انرژی های پاک کرده است دوران تاسف بار ترامپ و خروج آمریکا با وجود سهم بالای این کشور در انواع آلودگی های زیست محیطی، امیدها را برای کاهش سرعت گرمایش زمین کم سو کرده بود ، حضور دموکرات ها در آمریکا به پست ریاست جمهوری ، و باز گشت مجدد این کشور به جمع متعهدین نشست پاریس، امید ها را زنده کرده است. حضور منفعلانه ایران در نشتست پاریس از سوئی و بی برنامگی محیط زیست ایران برای انجام تعهدات خود برای پایین آوردن حجم تولید گاز های گلخانه های در کشور، پالس های مثبتی را برای ما نشان نمی دهد. ما هنوز به علت تحرم ها و یا به بهانه های تحریم ها، نه تنها میزان تولید گاز های گلخانه ای را نسبت به گذشته کم کرده ایم بلکه با استفاده از سوخت های غیر استاندارد(مازوت) در نیرو گاه هایمان به افزایش تولید گازها گلخانه های در کشور مشغول هستیم هر چند این گونه اتفاقات بعنوان استثنا در زمان های خاص به وقوع می پیوندد اما توجیهی برای بی مسئولیتی کشورمان در افزایش تولید گاز های گلخانه ای ندارد. انسان امروز در تمامی بحران بوجود آمده بر روی این کره خاکی بدور از مرز بندی ها مسئول است و نمی تواند سهم جهانی خود را به بهانه های واهی فراموش کرده و با انتخاب روش های محلی و یا منطقه ای بدور از تاثیرات جهانی آن ادامه حیات داشته باشد.