کانال فراسوی سیاست به نقل از فرهاد قنبری نوشت :
اگر کسی فقط یک ترم دوره تحصیلات تکمیلی (به ویژه دوره دکتری) رشتههایی مانند حقوق و علوم سیاسی و جامعه شناسی و مدیریت شهری و امثالهم را در یکی از دانشگاههای دولتی یا آزاد و پیام نور و … تهران سپری کرده باشد به خوبی با شرایط حاکم بر این دانشکدهها و نحوه فارغالتحصیلی و دریافت مدرک توسط برخی مدیران دولتی و غیر دولتی آشنایی دارد.
دانشجویان دوره دکتری در رشتههای علوم انسانی در این دانشگاهها را دو گروه از دانشجویان تشکیل میدهند:
اول کارمندان و سیاسیون و مدیرانی با سابقه کاری بالا که برای پرستیژ و بالا رفتن حکم حقوقی و پست مدیریتی نیاز به برچسب دکتری دارند و حضورشان در دانشگاه برای دریافت مدرک است و نه چیزی چندانی از رشته تخصصی خود میدانند و نه نیازی به دانستن احساس می کنند. (در دوره دکتری علوم سیاسی همکلاسیهایی داشتم که نام حسین بشریه را نشنیده یا هانا آرنت را هانا آر،نت میگفتند و فکر میکردند والتر بنیامین بچه هم محل بابک احمدی است. یا در موردی دیگر همکلاسی داشتم که واژه “الیت” که از واژههای پرتکرار ترم یک دوره کارشناسی علوم سیاسی است هنوز به گوشش نخورده بود.)
گروه دوم هم دانشجویانی هستند که از مقطع لیسانس به صورت پیوسته در همان رشته تحصیل کرده و به امید کسب موقعیت شغلی و اجتماعی بهتر به تحصیل در مقاطع بالاتر هم ادامه داده و در پایان با هزاران فشار روانی و گیرهای عجیب و غریب با مدرکی در دست به خانه بازگشته و در اسنپ یا مزرعه و مغازه پدری مشغول فعالیت میشوند.