جمهوریت – کمترین کاری که در خصوص دایی و امثال داییها میتوان انجام داد، ساخت مجسمهای در خور شأن اوست؛ مجسمهای که میتواند الان و بعدها به نسلهای بعدی یادآوری کند، او که بود و چگونه الگویی میتواند باشد.
«ایرانیهایی که غروب جمعه برنامه قرعهکشی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را تماشا میکردند، چشمشان از یکسو به یکی از هشت گروهی بود که بهمرور تکمیل میشد و از سوی دیگر به یکی از آن هشت نفری که برای برداشتن گویها روی سِن حضور داشت. غروب جمعه، احساسات گوناگونی در هر ایرانی شکل گرفت؛ دلشوره، غرور، شگفتی، شوخطبعی، نگرانی و حتی انتقام در بسیاری از افراد توامان پدیدار شد و بیتعارف که سرانجام همگی از قرعهای که به نام ایران افتاد، شگفتزده شدند.
حین و پس از قرعهکشی جام جهانی، فضای مجازی پُر شد از تحلیلها، طنزها و پشت صحنههای مراسم و البته تصاویری از علی دایی، اسطوره فوتبال، که جملاتی در ستایش او به آنها ضمیمه شده بود. دایی با قرارگرفتن در میان هشت نفری که قرعهها را انتخاب میکردند، باز هم نام ایران را در یک عرصه بینالمللی از زاویهای متفاوت مطرح کرد. به طور حتم رسیدن به چنین جایگاهی، کار آسانی نخواهد بود و بر کسی پوشیده نیست؛ او که تا همین چند وقت پیش، عنوان آقای گلی جهان را یدک میکشید، چه خون دلها خورده و چه زحمتهایی کشیده است.
شهریار فوتبال ایران، درست در چندقدمی و روبهروی بزرگان فوتبال جهان، گویها را از گلدان بیرون میآورد؛ با همان جدیت، استایل خشک و سفت و اخمی که از سر غرور ملی و ابهت در چنین مواقعی بر چهره دارد. اما هر چه بود، افتخار بود؛ افتخاری برای ایران؛ درست در روزی که روز جمهوری اسلامی نامگذاری شده است.
مدتهاست دایی نشان داده که قلبش برای کشورش میتپد و برای سربلندی ایران حاضر است، سر و بدن خود را هم به خطر بیندازد. راستش را بخواهید دیگر لازم نیست که او چنین اندیشهای را اثبات کند. کشورهای حاشیه خلیج فارس که هیچ، کل آسیا و بسیاری از کشورها آرزو میکنند، مثل دایی را داشته باشند؛ هر چه هست، سخن از بزرگی مثل علی دایی است.
پس همین حالا کمترین کاری که در خصوص دایی و امثال داییها میتوان انجام داد، ساخت مجسمهای در خور شأن اوست؛ مجسمهای که میتواند الان و بعدها به نسلهای بعدی یادآوری کند، او که بود و چگونه الگویی میتواند باشد. به قول فریده شجاعی، همسر مرحوم منصور پورحیدری، هماکنون باید مجسمه علی دایی را ساخت: «آقای دایی هماکنون از هر نظر برای کشور ایران افتخار آفریده و در دنیا هم همه او را میشناسند. به این خاطر یکی از مفاخر ایران است که از هر نظر مناسب است تا مجسمهاش ساخته شود. چرا این روزهای خوب را از دست بدهیم و بعد که سن و سال علی دایی بالا رفت، آن زمان به یاد مجسمه ساختن از او بیفتیم؟»
در اکثر کشورها هم همین منوال است؛ نمونههای زیادی در دنیا وجود دارد که از فوتبالیستها در اوج دوران فوتبالشان یا چند سال بعد، مجسمهای ساخته و در باشگاه یا تالار افتخارات فوتبال کشورشان نگهداری میکنند. مجسمههایی با اندازههای بزرگ که در جایی با افق دید گسترده نصب شدهاند، کم نیستند و انگلستان از این نظر با یازده مجسمه بزرگ از فوتبالیستهای مشهور، سردمدار است. بنابراین حالا به بهانه همگروهی تیم ملی فوتبال با انگلیس، سازمان زیباسازی شهر تهران و سازمانهای سیما، منظر و فضای سبز شهری سایر کلانشهرها میتوانند با دعوت از طراحان و فعالان هنرهای تجسمی و برگزاری مسابقه، ساخت تندیس و مجسمههایی در خور شأن قهرمانان ورزشی را در دستور کار قرار دهند. این که تابلوها و عرشههای تبلیغاتی به مناسبت موفقیتهای ورزشی به این کار اختصاص یابند، کاری ارزشمند به حساب میآید اما یکی از روشهای ماندگاری الگوهای موفق این حوزه، قطعا در مجسمه نهفته است.»
بیشتر بخوانید: