تاریخ : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Friday, 26 April , 2024
7

چند پرسش از فرح پهلوی که میل به بازگشت دارد

  • کد خبر : 161792
  • 31 مرداد 1401 - 10:30
چند پرسش از فرح پهلوی که میل به بازگشت دارد
روزنامه اعتماد در یادداشتی به حواشی مصاحبه فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران با یک روزنامه ایتالیایی واکنش نشان داد.

جمهوریت – این روزنامه در تحلیل خود به قلم جعفر گلابی، روزنامه‌نگار نوشته است:

* مصاحبه خانم فرح دیبا، بیوه محمدرضا پهلوی با یک روزنامه ایتالیایی و پیش از آن اظهارات فرزندش فی‌نفسه اهمیت خاصی برای پرداختن ندارد، فقط قدری پیرامون این تحرکات نسبتا جدید می‌پردازم تا به نتیجه بسیار مهمی برسم.نمی‌دانم سطح دانش سیاسی این خانم چقدر است ولی از مجموعه گفتار و رفتار مادر و فرزند چنین برمی‌آید که به ایشان مشاوره می‌دهند، ولی این مشاوره‌ها هم از عمق و غنای لازم برخوردار نیست چنانچه بعضا صدر و ذیل یک سخنرانی و مصاحبه با هم نمی‌خواند و از تناقض و تغایر رنج می‌برد.

* اگر خانم دیبا دارای سیاست اصیل و با مبنایی بود باید در جریان انقلاب خود را نشان می‌داد و مثلا شویش را از کشتار ۱۷ شهریور که کار کل رژیم را یکسره کرد، برحذر می‌داشت.اگر هم چنین توصیه‌ای وجود داشته خودش هیچ‌گاه اشاره‌ای به آن نکرده است.از مسائل قبل از انقلاب که بسیار است و در این مختصر نمی‌گنجد که بگذریم باید به مواضع وی پس از انقلاب پرداخت و سوالات روشنی را مطرح کرد.وی کل انقلاب را یک توطئه می‌داند که بیگانگان هم در آن دخیل بوده‌اند ولی هرگز برای حضور میلیونی و سراسری مردم در راهپیمایی‌ها و اعتصابات همه‌جانبه هیچ دلیل روشن و قابل انطباق با نظرخود ارایه نمی‌کند.

* طبق این نظر همه گروه‌های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اصناف مذهبی و کمونیست و سکولار و حتی اقلیت‌های مذهبی و کارگران و کارمندان و دانشجویان و دانشگاهیان و حوزه‌های علمیه و حتی بدنه ارتش با «معجزه توطئه» گرد هم آمدند و انقلاب را به ثمر رساندند و جز سلطنت‌طلبان که اتفاقا آنها هم کمترین رمق را در حمایت از شاه بروز دادند همه از روی جهل نقشه بیگانگان را اجرا کردند! البته دفاع با دلیل و بی‌دلیل و آسمان و ریسمان هر کس نسبت به عملکرد خود قابل درک است ولی وقتی چنین فردی می‌خواهد وارد یک میدان شود باید دارای حداقلی از استدلال و استناد و منطق باشد تا توجهی را به خود جلب کند.به هر حال توطئه! انقلاب صورت گرفت و همه بدون فکر و دلیل شورش کردند! بلافاصله سوال‌های دیگر خودنمایی می‌کند.

* کمتر از ۳ ماه پس از پیروزی انقلاب رفراندم برگزار شد و ۹۸ درصد مردم اساس سلطنت را خلع و نظام جدید را انتخاب کردند.آیا مردم حق رای دادن به نظام دلخواه خود را نداشتند؟ چگونه پدر و پسری هر دو با کودتا سلطنت کردند، مشروع هستند ولی نظامی که نوع رژیم و قانون اساسی آن را به رای مردم گذاشته است، مشروع نیست؟چرا پهلوی‌ها به رای نظر مردم در انتخابات تمکین نکردند و رژیم جدید را نپذیرفتند؟از این بدیهیات می‌گذریم و به مصاحبه اخیر ایشان اشاره می‌کنیم، خانم دیبا صراحتا اعلام کرده است مردم ایران خواهان بازگشت پادشاهی پهلوی هستند و وی آماده برگشت به ایران است!

 

* سوال ابتدایی و ساده این است که وی بر اساس کدام نظرسنجی یا رای‌گیری به این نتیجه رسیده است؟آیا هرگاه ۲۰۰ نفر در خیابان شعاری دادند، می‌توان آن را به کل ملت نسبت داد؟ گروه رجوی و انواع گروه‌های دیگر خارج‌نشین هم کم‌وبیش همین ادعا را دارند، با کدام معیار می‌توان نظر مردم ایران را رسما و قانونا فهمید؟اگر ایشان کمترین اعتقادی به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود داشت حداقل در مقام بیان باید خواستار رفراندم می‌شد.

* البته وی متوجه تناقض پیش‌گفته هست، چراکه اگر بر حقوق بدیهی مردم تاکید کند ناچار باید حکومت همسر و پدر همسر خود را غیرقانونی بداند و آن را محکوم کند.اما به نظر می‌رسد این خانم مسن به سخنان خود اعتقاد چندانی ندارد، چراکه اگر از منابع موثق و قابل اتکا به مقبولیت خود باور داشت، اعلام می‌کرد فلان روز به ایران خواهم آمد و لابد ملتی که طرفدار اوست امنیتش را تامین می‌کردند!

* احتمالا هم آنهایی که دورش را گرفته و نظر به اموالش دارند برایش فضاسازی می‌کنند و مشاوران دولتی امریکا هم این‌گونه فعالیت‌ها و اظهارنظرها را بی‌ضرر می‌دانند، کسی چه می‌داند شاید روزی به ‌کارشان آمد!بگذریم، از همه این نوشتار می‌خواهم روی این نکته متمرکز شوم که چرا در خاندان پهلوی چنین احساسی پیدا شده و تحرکات تازه‌ای را آغاز کرده‌اند؟ چرا پیش از این با چنین صراحتی به اعلام نظرات خود نمی‌پرداختند و سخنانی بزرگ‌تر از قدوقامت‌شان ابراز نمی‌کردند؟روشن است که بعد از برگزاری دو انتخابات حداقلی و غیررقابتی و انبوه اشتباهات مسوولان و مدیریت‌های غلط و ناکارآمد که به نارضایتی‌ها دامن زده، بوی کباب به مشام انواع گروه‌ها و افراد خارج‌نشین رسیده است.

* البته حتی اگر اینجا خر داغ می‌کنند و این بویی است که اپوزیسیون مرفه خارج‌نشین حس کرده‌اند نباید آن را دست‌کم گرفت و از گردش نامعلوم روزگار هراسی نداشت.بسیاری از مدیریت‌ها با سلایق معوج و عدم درک شرایط خاص کشور و خصوصا رنج فوق طاقت محرومان نه تنها در کم کردن آلام مردم تلاش و دانش و تواضع و تامل و مسوولیت نشان نمی‌دهند، بلکه بعضا گوی سبقت در ناراضی‌تراشی را از یکدیگر می‌ربایند!

* در کنار روند خطرناک شده تورم و فسادهای نجومی روزی نیست که شاهد یک نابسامانی در امور مردم، یک سخن بی‌وجه و خالی از احترام به قشرهای مختلف و محبوبان جامعه و رفتار نامناسب با افراد در کوچه و خیابان نباشیم.مسلما کوچک‌ترین فسادها و رانت‌خواری‌ها و ضایع کردن حقوق شهروندی بر تنور امید اپوزیسیون می‌دمد و بیگانگان هم منتظر اوج مشکلات کشور هستند تا کارستان خود را به انجام برسانند.مقابله با همه این مطامع انباشته شده جز از طریق احترام به مردم و رعایت حقوق همه شهروندان و رفع مشکلات ساختاری در روابط بین‌المللی میسر نیست.

بیشتر بخوانید:

لینک کوتاه : https://jomhouriat.ir/?p=161792

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰