جمهوریت: عبدالله شهبازی تحلیلگر و تاریخ پژوه نیز در این باره در کانال تلگرامی خود نوشت:
با پیدا شدن فرد همراه برادران صدرالساداتی، و داستانی که برای توجیه ناپدید شدن و سکوت ۴۸ ساعتهاش بیان کرده، احتمالاً، دیگران نیز به زودی پیدا خواهند شد و بنحوی ماجرا را توضیح خواهند داد؛ توضیحی که، هر چه باشد، از هماکنون بنظر میرسد برای بخشی از افکار عمومی باورناپذیر است.
✔️بر اساس یافتههای جدید، اکنون تصور میکنم ماجرا از دو حالت خارج نیست:
۱- «خودمفقودی» که برخی مطلعین، و به تبع آنان فعالین فضای مجازی، با اصرار بر آن تأکید میکنند و مدعی هستند که مستنداتی دارند و به زودی ماواقع را روشن خواهند کرد. به دلیل رفتارهای خاص آقای مهدی صدرالساداتی و عدم محبوبیت او در میان طیفی از فعالین فضای مجازی فرضیه «خودمفقودی» برای بخشی از آنان باورپذیر بوده است.
۲- بازداشت غیرقانونی (بدون مجوز قضایی) و در پی جنجال رسانهای سردرگمی و تعلل بمنظور یافتن راهکاری برای آن. چنین رویکردی با تجربه ما از رفتار برخی کارکنان امنیتی همخوان است و برای بسیاری از ما قابل فهم و باورپذیر.
✔️اگر باور نداشته باشیم که هر اتفاقی، آن هم در این ابعاد جنجالی، همیشه و الزاماً «ساده» و «عادی» است ماجرا را «جنجال طبق نقشه» میبینیم. در این نگرش نه شکل ماوقع بلکه هدف آن مهم است؛ چه «خودمفقودی» باشد چه بازداشت غیرقانونی. من از این قماش تحلیلگرانم و گمان میکنم طرحهای پیچیده را در پس رفتارهای «عادی» استتار میکنند وگرنه «نقشه» برای همگان قابل رؤیت بود، به سادگی خنثی میشد و قابل تکرار نبود.
ماجرا هر چه باشد، به گمانم، این جنجال یک هدف بزرگ (و پنهان) را دنبال میکند: به محاق بردن رسوایی بزرگ پرونده «کلوپ ترور» (اخذ اعترافات اجباری از مازیار ابراهیمی و سایرین برای استتار عوامل اصلی ترورهای هستهای). این امر چنان بااهمیت است که حاضرند به خاطر آن خود را به هر آب و آتشی بزنند.
✔️از منظر من، ماجراهای جنجالی که پس از پخش مصاحبه ژیار گل با مازیار ابراهیمی در بیبیسی فارسی یکی پس از دیگری رخ داد؛ از غوغای بزرگ ناشی از نامه منتسب به آیتالله آملی لاریجانی تا ناپدید شدن اسرارآمیز برادران صدرالساداتی، همه برای به محاق بردن رسوایی پرونده ترورهای هستهای است.