جمهوریت – ناصر تبریزی – بار دیگر نوای دیگری در ساخت سد های بیشمار دیگر در پهنه کشور نواخته می شود و اینبار در منطقه ی گیلان، مهد جنگل های هیرکانی، سد سازان آهنگ تخریب بخش دیگری از بازمانده جنگل های باستانی ایران را در سر می پرورانند. در این میان نمایندگان جوزه گیلان در مجلس شورای اسلامی هم برای افتتاح سد خالصان لحظه شماری می کنند. مسئولین وزارت نیرو هم اجرایی شدن این سد ها در کشور را جز افتخارات خود به حساب آورده از آن بعنوان اخبار دلپذیر به تبلیغ اعمال و تصمیمات زیر مجموعه خود در رسانه ها می پردازند.
سد خالصان کجاست
بنا بر گزارشات منتشر شده و ارزیابی محیط زیستی یک سد جدید به نام خالصان در دستور کار قرار گرفته است. این سد در دوازده کیلومتری پاییندست روستای زیبای ماسوله در محلی موسوم به برکیله و به گنجایش یازده میلیون متر مکعب روی رودخانه رودخان قرار است که ساخته شود، طول تاج سد ۳۱۴ متر و حجم کل خاکریزی بدنه سد ۸۵/۱ میلیون مترمکعب است. طول حوضچه آرامش ۳۰ متر و عرض حوضچه آرامش ۲۶ متر میباشد.
در این راستا کاظم لطفی، مدیرعامل شرکت آب منطقه ای گیلان اردیبهشت سال جاری در لاهیجان اعلام کرده بود؛ گیلان در سد سازی مقام اول کشور را دارد و هم اکنون چهار سد بزرگ و ۱۰ سد کوچک در استان در حال احداث است که تا پایان سال جاری، هشت مورد از آنها به بهره برداری می رسد.وی افزود؛ استان گیلان با چهار سد بزرگ و ۱۰سد کوچک در دست ساخت، مقام اول سد سازی کشور را دارد. وی گفت: کشورهای اروپایی به سوی آب های زیر زمینی روی آورده اند و ۸۰ درصد آب مورد نیاز خود را از ذخایر آبی زیر زمینی تامین می کنند ولی در گیلان بیش از ۸۰ درصد آب ها از رودخانه ها تامین می شود.
چرا نباید سد سازی را توسعه دهیم
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای گیلان فراموش کرده اند که در اکثر کشور های توسعه یافته بعلت صدمات مسلم زیست محیطی، سد سازی در جهان در شرف تعطیل شدن است و کارشناسان بر این باورند که از طریق تغذیه منابع زیرزمینی می توان بصورت پایدار از این طریق آب مورد نیاز را تامین و از خسارت های زیست محیطی ناشی از سد سازی جلو گیری نمود. باید گفت که امروز صنعت سد سازی فقط در کشورهای در حال توسعه رونق دارد و این در شرایطی است که بازار آن در کشورهای توسعه یافته، برچیده شده است. اثرات منفی سدها بر روی محیط زیست فیزیکی، بیولوژیکی و اجتماعی آن قدر زیاد است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته از دهه ۷۰ به بعد دیگر نه تنها سدی نمی سازند بلکه به جمع کردن و برچیدن سدهای خود به قیمت های بسیار گزاف پرداخته اند تا اثرات منفی آنها را بر محیط زیست شان را بزدایند و رودخانه ها و سفره های آب زیرزمینی خود را احیاء کنند.( phys.org سیناپرس)
تاریخچه سد سازی در جهان
در بین سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ بود که تب سدسازی در دنیا همهگیر شد. در مدتی کوتاهی رودخانههای مهم بهویژه در آمریکا مسدود و آبها ذخیره شد. اما مدتی طول کشید تا انسانها از فاجعههای ناشی از این سازههای عظیم آگاه شوند. در طول ۶۰ سال سدهای مخزنی بزرگ، نابود کنندهترین تأثیرات زیستمحیطی بر روی مردم و محیط پیرامونیشان را برجای گذاشتند.
در یک نمونه ۸۰ درصد از جمعیت ماهیها در رودخانه ها و حتی ماهیان مهاجر به اکوسیستم های رودخانه ای کاهش یافت. در سال ۲۰۰۰، کمیسیون مستقل جهانی Commision on Dams، که به بررسی فواید و ضررهای سدها میپرداخت، به این نتیجه رسید که سدها موجب جابجایی ۴۰ تا ۸۰ میلیون نفر شدهاند و این البته جنایت دیگری است که منجر به افزایش حاشیهنشینی، تنشهای اجتماعی و افسردگی شده است.
مشاهده اثرات منفی و فشار گروههای زیستمحیطی در برخی کشورهای جهان مانند آمریکا موجب شد تا برخی سدها تخریب شود تا فرصت حیات دوباره و بازیابی به اکوسیستمها برگردد. برداشتن سد از روی رودخانه Elwha در ایالت واشنگتن نمونهای از این تخریب است و به دنبال آن در سال ۲۰۱۴ آخرین سد بر روی این رودخانه برداشته شد. این جنبش محدود به ایالت متحده نشده و حتی امروز چین نیز امروز پروژههای بزرگ سدسازی خود را تعطیل کرده است.
وضعیت سد سازی در ایران
در دو دهه گذشته ایران نیز از جمله کشورهایی بود که ساخت سد در آن به جنبش عظیم تبدیل شد. سدسازیهایی که به جرأت میتوان برخی از آنها را بیحساب و کتاب و بدون ارزیابی اثرات دانست و البته در این میان هستند کسانی که سدها را عامل اصلی تنشهای آبی در ایران میدانند. سدهایی که امروز بیش از هر چیز به محلی برای ذخیره آب برای کلانشهرها تبدیل شده و از کارکردهای اصلی دیگرش بازمانده است.
دانشیار مدیریت آب و محیط زیست امپریال کالج لندن معتقد است سدسازیها در ایران با قصد توسعه بود، افرادی که هماکنون سیاست سدسازی را قبول ندارند هشت سال پیش طرفدار این روش بودند و از اینکه سدسازی باعث رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال در منطقهشان میشود خوشحال بودند.
کاوه مدنی پژوهشگر و فعال محیط زیستی ایران و استاد دانشگاه معتقد است همان بلایی که با چاهها بر سر ما آمد، در سدسازیها نیز تکرار شده است.
فرهاد یزداندوست دانشیار مهندسی آب دانشگاه خواجه نصیر معتقد است که یکی از اشتباهات در موضوع سدسازی این است که ما سدها را ساختیم اما به دلیل نبود برنامه صحیح، بهرهبرداری درست را از آنها انجام ندادیم، زیرا از یک نگاه واقعبینانه بیبهره بودیم.سدهای ما عموماً چند منظوره است، هم برای تأمین آب شرب، هم برای تولید برق، هم برای تأمین آب کشاورزی و البته جلوگیری از وقوع سیلابها». یزداندوست معتقد است این شیوه نگاه به سدها اشتباه است: «متاسفانه در موضوع سدسازی در یک کورس رقابتی افتادیم و گفتیم میخواهیم با سدسازی، به کشاورزی، آب تخصیص دهیم و هم دوت ا شهر پاییندست را سیراب کنیم و هم از آن برق بگیریم
چندی قبل کردوانی، پدر کویر شناسی ایران، طی یک مصاحبه پیرامون ضرر های سد سازی در ایران و با تشریح اتفاقات پی در پی تاکید می کند با روندی که در ایران مسابقه ای برای ساخت سد سازی در جریان است معتقدم که سدهای ایران با وضعیتی که امروز دارند در آینده آدم کش خواهند بود.
به قول درویش فعال زیست محیطی مطرح کشور؛ تا کنون همهی این سدهایی که در حوزه و بستر جنگل ها ساخته شده اند، بخش مخرب خودشان، یعنی پاک تراشی جنگل را انجام دادهاند!
در ادامه پرسشی از سوی این فعال محیط زیستی مطرح شده که قابل تامل است، به راستی چگونه است که به دلیل اُفت کیفیت منابع آب سطحی و زیرزمینی ناشی از ورود شیرابه و پساب، به این صرافت نمیافتیم تا بر عیار کیفیت آب با ساخت تصفیهخانه و مدیریت پساب و پسماند بی افزاییم و یگانه راهِ نجات را در ساخت سدهای بیشتر میبینیم؟ … آنچه که اتفاق مدام تکرار می شود فریادها و ضجه های دوست داران محیط زیست کشور است که هراز چند گاهی با قلم خونبار خود می نویسند و می نویسند، اما کوچکترین نشانه ای از بازبینی در سیاست های تخریبی محیط زیست ایران مشاهده نمی شود! تغییری که اگر امروز هم اتفاق بیفتد، نسل های متمادی صدها و شاید هزاران سال باید منتظر بمانند تا تخریب وارد شده به محیط زیست کشور در سایه سد سازی های بی رویه در کشور جبران شود.