جمهوریت – ناصر تبریزی
البرز زارعی، همیار طبیعت، بر خلاف مسئولین در خوابمان ؛ از لحظه ای که خبر گسترش آتش در زاگرس را شنید با تمام وجود خود را به محل حادثه رساند و دوشادوش نیروهای مردمی و امدادگر ، با دستان خالی به جنگ با آتش شتافت… . چه، او دوستدار طبیعت و کوهنوردی عاشق بود و نمی توانست سکوت و بی تفاوتی مدیران را نظاره گر باشد، فلذا در کنار مردم بومی، تلاش بی امانی را برای مهار آتش آغاز کرد.
تلاشی نابرابر با آتشی که بیرحمانه به جان زاگرس افتاده بود. البرز آمده بود تا با دستان خالی و قلبی سرشار از عشق به زاگرس ، در جنگی نابرابر حضور داشته باشد…. البرز جوان ، در جریان کمک به مهار آتشسوزی در جنگلهای زاگرس، در محاصره آتش گرفتار و در حین بالا رفتن از صخره به پایین سقوط می کند. در این حادثه دچار ۶۵ درصد سوختگی شده و پس از ۵ روز بستری در بیمارستانی در یاسوج، بدلیل افزایش عفونتها به بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان منتقل می شود و علیرغم انجام یک عمل جراحی سنگین، متاسفانه بر اثر پیشرفت عفونتها و همچنین آسیب جدی ریه ناشی از استنشاق گازهای سمی، در روز جمعه ۳۰ خرداد ۹۹ از دست میرود…..
تعلل در اعزام البرز به اصفهان، که ناشی از اهمال در درمان این جوان عاشق بود در مرگ او بی تاثیر نبود. البرز در آتش سوء تدبیر مدیران ما سوخته است. اخیرا آقای کلانتری افاضه فرمودند: «طبیعت خودش آتش را کنترل میکند» ریاست محترم سازمان محیط زیست! ،طبیعت آتش خود را به چه بهایی کنترل می کند ، طبیعت برای کنترل آتشی که به دلیل ندانم کاری مسئولین به جانش افتاده، چند قربانی دیگر باید از جوانان دلسوخته ما بگیرد تا از خواب غفلت بیدار شویم؟
تا چه زمانی برای همکاری سایر سازمان ها در زمان آتش سوزی، روز ها و روزها چانه زنی کنیم. هنوز برای کمک در زمان بحران، مشغول گرفتن تخفیف برای واریزی وجه، جهت ارسال تجهیزات هستیم و مدافعان حریم طبیعت با بیل و کلنک و دسته جارو به جنگ آتش رفته و قربانی می شوند. البرز و البرزها همچون بلوطهای سوخته زاگرس، می سوزند و خاکستر می شوند و مدیران ما با نمایشی درد آور و رفع دین خود، برای قربانیان اشک تمساح می ریزند…. باز روز از نو و روزی از نو… باز محیط بانانمان قربانی خواهند شد، امداد گرانمان در آغوش بلوطهای سوخته خاکستر می شوند و ما به بعنوان روزنامه نگاران دردمند با استخوانی در گلو و خاری در چشم، مویه خواهیم کرد…. مویه ای برای طبیعت، مویه برای مردم مهربان ، وفادار، عاشق و بی توقعی که برای نجات طبیعت خود می سوزند تا محیط زیست زنده بماند.