جمهوریت- ناصر تبریزی – در دو بخش قبلی مروری بر اعیاد چین و هند داشتیم ، در این قسمت به خلاصه ای از جشن ها و اعیاد ایرانیان می پردازیم.
جشن های ایرانیان باستان
در تاریخ ایران باستان، برگزاری جشنهای ایرانی از اهمیت زیادی برخوردار بودهاند. دین مردم ایران باستان، دین زرتشتی بود که مهمترین مفاهیم آن نکوهش بدی و پاسداشت نیکی است. بر این اساس مردم ایران باستان جشنهای گستردهای برای نکوداشت نیکی و برقراری اتحاد و همدلی میان خود برگزار میکردند. ریشه اوستایی کلمه جشن «یسن» و به معنی ستایش و پرستش است که ماهیت جشنهای زرتشتی را نشان میدهد.جشنهای ایران باستان به مناسبتهای مختلفی برگزار میشدند. بخش قابل توجهی از این مراسم را جشنهای ماهانه و گاهنبار تشکیل میدادند. در این جشنها ایرانیان، امشاسپندان اهورامزدا را ستایش میکردند. امشاسپندان، فضیلتها و صفات پاک اهورامزدا هستند. در تقویم ایران باستان هر روز نامی داشت و هم نام شدن یک روز و یک ماه همان زمان، سبب برگزاری جشن ماهانه در آن روز میشد .
روزهای هم نام با دوازده ماه و جشنهای ماهانه زرتشتی
در گاهشماری زرتشتی، نامهای دوازده گانه ماهها با دوازده نام از اسامی روزها، مشترک بود. برای مثال، فروردین نخستین ماه سال و آغاز بهار بود در حالی که روز نوزدهم هر ماه نیز فروردین نامیده میشد یا اردیبهشت دومین ماه و سومین روز ماه نیز به شمار میرفت. بدین شیوه هر گاه نام روز و ماهی موافق میافتاد، آن روز را جشن میگرفتند و به همین دلیل دوازده جشن در سال، به عنوان جشنهای ماهانه پدید آمد.
نوروز؛ جشن نوزایی آفرینش
نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان،جشن رستاخیز طبیعت و تجدید زندگی است که در اول بهار و اول فروردین برگزار میشود. عید نوروز و گرامی بودن آن نزد ایرانیان بسیار کهن میباشد. چنانکه پیدایش آن را به جمشید، پادشاه اسطورهای ایران، نسبت میدهند. آغاز هر ماه و سال نزد ایرانیان مقدس بود و مراسم دینی انجام میدادند. تقدس آغاز ماه به این دلیل بود که روز اول هر ماه به نام خداوند هرمزد یا اهورامزدا نام داشت و در این روز نمازهای ویژهای تلاوت میشد و به ویژه چون آغاز ماه و سال مصادف میشد جشن بر پا میکردند. ششمین روز فروردین، سالروز تولد زردشت «اسپنتمان» به نوروز بزرگ معروف بود. این روز چند فضیلت بزرگ نزد مردم باستان داشت. تولد و برگزیده شدن زرتشت، تعلق به امشاسپندان یا «فرشتگان و فروهرها » موجب شد زرتشتیان ایران کهن آن را بهترین روز نوروز بنامند.
جشن فروردینگان
روز نوزدهم از ماه فروردین، جشن فروردینگان بود. این جشن با توجه به نامش «به درگذشتگان» تعلق داشت. زرتشتیان در این روز برای ارواح مردگان طلب آمرزش میکردند و به نیازمندان کمک مالی میکردند
جشن سیزده بدر
ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال بود، روز سیزدهم نوروز را به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند، امروزه این جشن ایرانیان را برای فرار از نحسی سال و در امان بودن از بلایا، روانه کوه و دشت و صحرا می کند. و از سویی رسمی بودن دوره نوروز را به پایان میرسانند.
جشن اردیبهشتگان
روز سوم از ماه اردیبهشت این جشن برگزار میشد. نام اوستایی اردیبهشت، «اشاوهیشته» و یکی از فرشتگان امشاسپند بود. این فرشته در آسمان موکل و پاسدار راستی، درستی، تقدس و پاکی و در زمین نگهبان نور و آتش بود. به عبارتی او نماد کامل خیر مطلق قلمداد میشد و «اورمزد» ، این نماینده خود را مامور کرد تا به وسیله ادویه جات و غذا، آفات و امراض را دفع کند. اردیبهشتگان، جشن اخلاق بود، زیرا ارتباط مستقیم با محاسن اخلاقی و رفتاری انسان داشت. از رسوم مشهور این جشن بار عام دادن پادشاه بود که در آن وزیر به معرفی افراد برگزیده کشور و هنرمندان میپرداخت و پادشاه به آنها جایزه میداد و از آنها تقدیر به عمل میآورد.
جشن خردادگان
خرداد، فرشته موکل آبها و نماینده اهورامزدا، در صفاتی چون کمال، جاودانگی، شادی و خرمی تجلی یافت. در اوستا، «هئوره وه تات» ،مامور حفظ آبهاست. در متون کهن ایران، خرداد از آب حفاظت میکرد. چون بقاء همه جانداران وابسته به آب بود، خرداد در زیر مجموعه ناهید، سرور همه آبهای جهان قرار میگرفت و به اعتبار نامش و وظیفهای که بر عهده داشت، نقطه عطف رویدادهای تعیین کننده و مهم بود. جشن خردادگان، در روز ششم – خرداد روز- برگزار میشد. مردم در این روز به نشانه این که خرداد به آب تعلق داشت، به کنار رودخانهها میرفتند و روز را به شادی سپری میکردند و سعی میکردند که صفات برجسته خرداد را سر لوحه زندگی خود قرار دهند
جشن تیرگان
تیر، ستاره باران و صاحب مقام بسیار ارجمند، «تیشتر» نام داشت. اهورامزدا در خطابه اش به زرتشت، «تیشتر» را همچون خودش لایق ستایش آفریده بود. تیر فرشته باران به دلیل این که موجب رزق و روزی در اجتماع آریایی میشد در خور پرستش بود. جشن تیرگان روز سیزدهم تیر بود. این جشن به مدت نه روز طول میکشید.
جشن مردادگان
اَمرداد مقدس، «امشاسپند هفتم» و مظهر جاودانگی، طول عمر، نمیرایی، تندرستی و … در اوستا با نام «اَمرتات« و در پهلوی«اَمردات »بود. مرداد مرز نهایی، آخرین نقطه و نوک قله کمال محسوب میشد. به عبارت دیگر یک فرد باستانی به جهت رسیدن به کمال، ترقی، سعادت، خیر برین و رهایی از تعلقات باید هفت مرحله را طی میکرد و در هر مرحله اوصاف هر «امشاسپند» را میآموخت و پیروی میکرد، در این روز با تن و روان پاکیزه به محل جشن میرفتند و تمام سعی شرکت کنندگان پیروی از فرشته امرداد بود. یکی از مواهب امرداد اهداء سلامتی و تندرستی به افراد بود.
جشن شهریورگان
روز چهارم از ماه شهریور جشن «شهریورگان» بود. فلسفه جشن شهریورگان این بود که اولاً در این ماه محصولات کشت و زرع جمع آوری میشد و چون معمولاً برای بدست آوردن نتیجه هر کاری جشن و شادی لازم بود، بنابراین شهریورگان به مناسبت نتیجه گرفتن از نعمت کشت و کار و به دست آمدن محصولات به خصوص برای کشاورزان بهترین جشن و شادی محسوب میشد.
جشن مهرگان
«مهر» یکی از خدایان کهن و باستانی آریایی محسوب میشد که در عهد قبل از زرتشت دارای مقام و اهمیتی بسیار بود. در دین هخامنشی خدایان سه گانه وجود داشت که به ترتیب اهورامزدا، میترا، آناهیتا بودند. میترا یا مهر، دومین خدای مورد پرستش هخامنشیان بود. هخامنشیان مهر را مظهر پیمان، دوستی، مودت، شجاعت و قهرمانی، توانایی میدانستند. جشن مهرگان در روز شانزدهم مهر برگزار میشد.
جشن آبانگان
در عناصر ایران باستان چهار عنصر مقدس وجود داشت. آلودن، اسراف کردن و یا هرگونه بی حرمتی به این چهار گوهر پاک گناهی نابخشودنی محسوب میشد. این عناصر چهار گانه عبارت بود از: آب، باد، خاک و آتش. آبان در کنار آناهیتا ( الهه باروری و پاسبان بزرگ آبها) از جانب «اورمزد یا اهورامزدا» بر نگهداری و فرمانروایی آبها گمارده شده بود. در ایران باستان آب و سرچشمههای آن حتی دریاچه ها، استخرها و همه چیزهایی که آب در آنها و بر آنها جاری بود، ستایش میشدند. روز دهم آبان به آب تعلق داشت و این روز را جشن میگرفتند.
جشن آذرگان
آذر که معنای آتش میدهد، یکی از عناصر چهارگانه مقدس در فرهنگ ایران باستان بود. آذر نام ماه نهم سال بود و به نگهبان آتش، «آتوربان» میگفتند. آتوربان کسی بود که مواظبت میکرد آتش همواره روشن بماند. آتش در اوستا، سمبل زیبایی، تمجید شایان، زیبایی، برکت، وسیله آسایش مردم و تجلی خداوند بود. در آئین زرتشتی آنچه آفریده اهورامزدا محسوب میشد و برای جهان و جهانیان سودمند بود باید ستوده میشد، از این رو ایرانیان به آذر دلبستگی مخصوصی داشتند و آنرا موهبت ایزدی میدانستند، شعله اش را فروغ رحمانی میخواندند و آتشدان فروزان را در پرستشگاهها به منزله محراب قرار میدادند. جشن آذرگان یا آذر جشن، تجلی گاه عمده جشن آتش بود. این جشن در روز نهم آذر ماه با نام آذر روز، برگزار میشد. در این روز، آتش مورد نیایش واقع میشد و تقدس مییافت و به نام فرشته آتش موسوم بود. زرتشتیان همواره آتش را که بهترین و سریعترین عنصر پاک کننده محسوب میشد، گرامی میداشتند و آن را سمبل روشنایی و گرما میدانستند،
شب یلدا
جشن شب یلدا از دیگر جشن های باستانی ایران است که در طول سالیان دراز قدمت خود را حفظ کرده است و امروزه نیز همچنان باشکوه برگزار میشود. شب یلدا را در زمان باستان شب زایش ایزد مهر میدانستند. ایرانیان اعتقاد داشتند که در این شب میترا بر اهریمن پیروز میشود و پس از آن سیاهی و تاریکی به سمت نابودی میرود و به همین دلیل روزها بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند.
جشن بهمن گان
بهمن یا «وهومن» ، امشاسپند یا فرشتهی مقدس و دستیار اهورامزدا در کار اداره جهان محسوب میشد که صفت اندیشه نیک را به خود اختصاص داده بود. در این روز مردم در دیگهایی گوشت و دانههای خوراکی و روغنی میپختند و همراه شیر و هویچ مصرف مینمودند که موجب تقویت حافظه میشد. همچنین چیدن گلها و گیاهان مجاور رودها و جویباران و روغن کشی و بخور دادن از رسومی بود که در این روز اجرا میشد. رسم برجسته جشن «بهمنجه» یا بهمن گان، خوردن گیاهی به نام بهمن سپید با شیر پاک و خالص بود.
جشن اسفندگان
روز «سپندارمذ» یا جشن اسفندگان در پنجم اسفند از ماه اسفند برگزار میشد. «سپنته آرمئیتی» یا اسفند نام یکی از هفت امشاسپند یا فرشتگان آئین زرتشتی بود. «امشاسپند سپندارمذ» در نقش مادی خود نگهبان زمین بود و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی داشت، جشن اسفندگان برای ارج نهادن به زنان نیکوکار برگزار میشد. در روز جشن اسفندگان، زنها از مردان خود پیشکشهایی دریافت میکردند. آنها در این روز از کارهای همیشگی خود در خانه و زندگی معاف میشدند و مردان و پسران کارهای مربوط به زنان را در روز جشن اسفندگان انجام میدادند. اکنون نیز زرتشتیان جشن اسفندگان را به نام روز زن و روز مادر زرتشتی و زنان نیکوکار و پاک دامن گرامی میدارند.
جشن های گاهنبار
زرتشتیان در زمان باستان به نقل از زرتشت در اوستا،شش«گاهنبار» را زمان آفرینش جهان میدانستند و این روزها را جشن میگرفتند. هر جشن «گاهنبار»، پنج روز طول میکشیده است و آخرین روز مهمترین روز در جشنهای گاهنبار به شمار میرفت. این گاهنبارها به شرح زیر هستند:
گاهنبار «میدیوزرم» که در روز پانزدهم اردیبهشت قرار دارد و خداوند در این روز آسمان را آفرید. گاهنبار دوم، «میدیوشم»، در پانزدهم تیرماه و زمان آفرینش آب است. روز ۳۰ شهریور نیز زمان آفرینش زمین است که گاهنبار «پتیهشهیم» نامیده میشود. گاهنبار «ایاسرم» در ۳۰ مهر زمان خلق گیاهان و گاهنبار «میدیارم» در ۲۰ دی نیز زمان آفرینش جانوران است. آخرین گاهنبار «همسپثمیدیه» نام دارد و در آخرین روز سال، زمان آفرینش انسان است. این جشنها برای کشاورزان دارای اهمیت بود و معتقد بودند که برگزاری این جشنها خیر و برکت فراوان برای محصول آنها خواهد داشت.
جشن های آتش در نزد ایرانیان
جشن سده
در این جشن، زرتشتیان به ستایش اهورامزدا و پایکوبی میپردازند و همراه با آن عدهای نیز به نواختن ساز مشغول میشوند. جشن سده در گذشته بههمراه جشنهای یلدا و نوروز از مهمترین مراسم در ایران باستان بوده است .جشن سده را با نام جشن آتش یا جشن زمستان نیز میشناسند. مهمترین نشانه جشن سده، آتش است و زرتشتیان آتش را به نشانه قدرت و عظمت اهورامزدا برپا و همگی در جمع کردن هیزم برای روشن کردن آتش، مشارکت میکنند.
جشن نوسره
جشن «نوسره »نیز یکی از قدیمیترین جشنهای ایران باستان است که در سی و پنجمین روز زمستان، پنج روز قبل از جشن سده، برگزار میشد. فلسفه برگزاری این جشن آمادگی هرچه بیشتر زرتشتیان برای برگزاری جشن سده بود. در زمان برگزاری این جشن، ایرانیان با برپاکردن آتش بزرگی، گرما و نور را جایگزین سرما و تاریکی میکردند و به خواندن دعا و نیایش مشغول میشدند.
جشن چهارشنبه سوری
آخرین چهارشنبه سال در اسفند ماه جشنی میان اجتماع ایرانی بر پا میشد که چهارشنبه سوری نام داشت. چهارشنبه سوری یعنی چهارشنبه عیش و شادی. زیباترین و قدیمی ترین آداب چهارشنبه سوری آتش افروختن و از روی آن پریدن و شادی کردن در گرد آن بود. پریدن از روی آتش رسم مشترک چهارشنبه سوری میان ایرانیان بود که هنوز هم در وجه گسترده اعمال میشود. همچنین کوزه شکستن و گره گشایی، دفع چشم زخم و بخت گشائی و شب نشینی، از مراسم این شب در گذشته بود.
همچنان که مشاهده می شود ایرانیان باستان برای هر یک از نیازهای روزمره خود، بصورت تقویم ماهانه جشن هایی را بتبع و فراخور فصلی یا آب و هوایی، برگزار می کردند که در زمان خود به تحلیل آماری آن خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید :
بررسی تطبیقی برخی از اعیاد ملل جهان با عید فطر (بخش دوم)
بررسی تطبیقی برخی از اعیاد ملل جهان با عید فطر(بخش نخست)