جمهوریت – ناصر تبریزی – تعطیلات نوروزی بالاخره پایان یافت، این در حالی است که خوشبختانه مرگ ناشی از بیماری مهلک کرونا، رو به کاهش است، اما بلای دیگری در این روزهای نوروز، گریبانگیر ما شده است.
نگاهی به مقایسه آمار فوتی های ناشی از کرونا و حوادث رانندگی در این ایام ، نشان می دهد: حوادث رانندگی به سرعت فوتی های ناشی از کرونا را پشت سر می گذارد، از ابتدای سفر های نوروزی در اواخر اسفند گذشته تا این لحظه(عصر دوازدهم فروردین)، ۵۵۲ نفر قربانی شده اند. ناگفته نماند که بر اساس برآورد و اطلاعات پلیس راهور ۵۵ درصد از مسافران هنوز به شهرهای خود بازنگشتهاند. این به معنی احتمال افزایش دو برابری آمار تلفات خواهد بود.
بررسی عملکرد موفق اما دیر هنگام تجربیات بیماری کرونا در دو سال گذشته، نشان می دهد چنانچه تحلیل درستی از عوامل حوادث تلخ و مشکلات پیش آمده داشته و بر اساس آن عمل کنیم، به یقین نتیجه مثبت آنرا نیز مشاهده خواهیم کرد.
سالهاست که علت اصلی تصادفات بین شهری توسط کارشناسان، مشخص شده است . مدت مدیدی است که همین «عوامل »توسط کارشناسان حوادث رانندگی بین شهری و پلیس راهور اعلام و تکرار می شود. اما چگونه است که با وجود شناسایی عوامل، هیچ راهکار متمرکز و کارگشایی، برای کاهش حوادث اندیشیده نمی شود.
بررسی عوامل حوادث رانندگی در جاده ها
نقل است؛ عابری در هنگام عبور از محلی مشاهده کرد که دو گروه در حال کندن و پر کندن زمین هستند، می پرسد: چرا چنین کار بیهوده ای را تکرار می کنید ؟ در جواب گفته می شود ؛ ما سه گروه بودیم، گروه اول زمین را می کندند و گروه دیگر لوله های آبیاری را کار می گذاشتند و گروه سوم همان چاله را پر می کردند!.. امروز گروه وسط غایب است و ما کار خود را انجام می دهیم. پاسخ این فرد نکته کور اتفاقات امروزه ما در جاده ها و بسیاری از اتفاقات نامیمون در کشور را شکل می دهد.
بنا بر اظهارات عوامل پلیس راهوار، عوامل شناسایی در حوادث بین شهری ، به دو صورت تقسیم شده است:
الف: عوامل انسانی
طبق گزارش های منتشره،«خستگی، بی توجهی به علایم رانندگی ،عدم مهارت در کنترل خودرو از عوامل «انسانی تاثیرگذار در تصادفات بین شهری» یاد شده است.طبیعی است که در این راستا، صدا و سیما می تواند با همکاری عوامل پلیس راهور، با تولید برنامه های منسجم و جذاب و آگاهی دهنده، نقش به سزایی را برای رفع این معضل ایفا کنند. می توان با بهره گیری از ایجاد و گسترش اماکن بین جاده ای برای استراحت رانندگان و خانواده ها،زمینه لازم برای استراحت مسافران ایجاد کرد.البته لازم است که استراحت گاه های بین شهری می بایست که خدمات خود را با قیمت مناسب به مسافران ارائه کنند ،تا مسافران و رانندگان ترغیب به استراحت در مسیر های طولانی شوند. با وجود تعداد اندک و محدودی که فقط در برخی جاده های پر تردد ساخته شده و بهای گزاف آنها و عدم جوابگویی در زمان ترافیک کاری، موجب شده تا رانندگان تا در رسیدن به مقصد، تعجیل کنند.
۱-طبق آمار اعلامی از سوی پلیس راهوار، «حدود نیمی از تصادفات از ساعت ۱۲ تا ۲۰ رخ داده است».این عامل نیز همچنان معلول رانندگی دراز مدت بوده و چنانچه ذکر شد، باید ترفندهایی اتخاذ گردد تا رانندگان مجبور به رانندگی بلند مدت نباشند.حمایت از استراحتگاه های بین شهری در گسترش این خدمات بسیار تعیین کننده خواهد بود.
۲- «عدم رعایت قوانین و مقررات رانندگی». عدم رعایت قوانین نیز به مسئله فرهنگ سازی بر می گردد. با وجود ارتقای نسبی سطح رانندگی در شهر های بزرگ، متاسفانه فرهنگ رانندگی هنوز به سطح مطلوب نرسیده و بخصوص در شهرستان ها جدی گرفته نمی شود. «حضور میهمانان شهرستان ها، در شهر های بزرگ» و کیفیت رانندگی آنان در روز های شلوغ تعطیلات، می تواند گواه خوبی به این مدعا باشد.
۳- «بیشترین تصادفات در فاصله ۳۰ کیلومتری از شهر ها», اعلام این علت، به یک شوخی شبیه است ، سالهاست که مسئولین این گفته را تکرار می کنند. پرسشی که مطرح می شود این است که چطور قانون اجازه می دهد که سرعت مجاز در برخی معابر شهری مثل تهران، به ۵۰ کیلومتر محدود می شود، اما نمی توانیم در شعاع ۳۰ کیلومتری محدوده شهری، دست کم در ایام پر ترافیک، محدودیت های موقت را با اعلام های قبلی، رانندگان را مجبور به رعایت سرعت حداقلی نماییم.( شبیه همان محدودیت هایی که برای جاده چالوس در ایام تعطیلات می شود) .نصب دوربین ها با فاصله های کم، حضور مشخص پلیس در معابر و مبادی ورودی شهر ها از شعاع سی کیلومتری، (البته حضور مشخص و نه کمین کردن! ، متاسفانه همچنان! کمین در جاده ها ادامه دارد، و صد البته نقش بازدارندگی را هم ایفا نکرده و صرفا بعنوان محل درآمد پلیس راهوار، محسوب می شود)
۴- یکی از عوامل تعیین کننده در وقوع حوادث،«عدم توانایی در کنترل وسایل نقلیه »، اعلام شده است.البته عدم مهارت در رانندگی را می توان به عوامل انسانی مرتبت دانست،اما همگی بخوبی واقف هستیم که عدم توانایی در کنترل خودرو بیشتر به عوامل فنی مربوط می شود و نه انسانی! ، با نگاهی به آمار اعلامی،می توان به آسانی به این نتیجه رسید که اکثر غالب موارد ا به مشکلات کیفی خودرو ها مربوط می شود و نه رانندگان!
ب: عوامل فنی
۱- مشکلات کیفیت کلی خودروها، سیستم های ایمنی (شامل ترمزها، تعادل خودرو در پیچ ها و …)داستان کیفیت خودرو های داخلی ، قصه هفت من کاغذ شده و خواجه حافظ شیرازی هم از از آن مطلع است، اما تنها چیزی که در این میان ارزش ندارد ، جان ده ها هزار انسانی است که محکوم به خرید این گونه خودروها هستند. ، مسئولین در وزارت صنایع، و خودرو سازان تنها به سود و زیان خود می اندیشند و هیچ اراده مصمم برای رفع این معضل وجود ندارد.نکته بارز این مهم در ساده ترین حالت عمل نکردن ایربگ ها است، که مشخصا هیچ متولی در قطعه سازان و خودرو سازان ندارد! هر کس علت را به گردن دیگری می اندازد و در این میان خریداران خودروهای داخلی، قربانی سودجویی و بی مسئولیتی صنعت خودرو سازی در کشور شده و می شوند.
۲- کیفیت فنی و نقاط کور جاده ها که بطور اخص ، بعنوان قاتلان رانندگان در برخی گردنه ها و پیچ ها مشهور شده اند.
درباره کیفیت جاده های برون شهری بسیار نوشته شده است. باز سازی این معابر مشهور و حادثه ساز بسیار هزینه بر بوده و ظاهرا از توان وزارت راه خارج است، از سویی دیگر خودرو های داخلی بعلت کیفیت بسیار پایین، در این معابر ، قابل کنترل نیستند. این دو عامل باعث شده تا این نقاط، قربانگاه رانندگان باشد.
راه حل!
برای رهایی از حوادث جاده ها به یک دو راهی می رسیم:
الف- یا خودرو سازان و وزارت صنایع می بایست کیفیت خودرو ها را ارتقاء دهند، تجربیات ۴۰ سال گذشته چنین دورنمایی را نشان نمی دهد. … نمی توانند و یا نمی خواهند!
ب: یا باید جاده های اصلاح شوند، که متاسفانه باز هم (بعلت محدودت های مالی و ….)طی سالهای گذشته، اراده مصممی در وزارت راه، برای رفع مشکلات نقاط حادثه خیز در جاده ها دیده نشده است و اگر هم شده، به اندازه ای نبوده که منجر به کاهش تصادفات در این نقاط گردد.
ج: می ماند پلیس راهور، برای حل مشکل همواره بیش از همه ، نگاه ها بسوی آنها متمرکز می شود. به نظر می رسد که شاید با حضور ملموس و قابل مشاهده برای رانندگان از فاصله دور و قبل از ورود به نقاط حادثه خیز ، و کنترل سرعت رانندگان، حداقل بخشی از قربانبان جاده را از مرگ حتمی نجات داد.
بنا بر موارد ذکر شده می توان به این نتیجه رسید که چاله هایی که در کشور کنده و سپس بدون در نظر گرفتن حل مشکل و اقدام موثر، پر می شوند، همچنان ادامه دار خواهد بود، تردیدی نیست که جای گروه میانی ، یعنی تفکر و تعقل غایب است. ناپیوستگی دستگاه های مختلف، در مواردی که به چند ارگان یا وزارتخانه مربوط می شود ، باعث شده تا تلاش بسیاری بیهوده و بی سرانجام خاتمه یابد. سریال بلند بالایی که تا تغییر اساسی در نحوه مدیریت و اداره کشور صورت نپذیرد ،ادامه دار خواهد بود.
بیشتر بخوانید: