دو روایت از رخداد هنرستان دخترانه صدر تهران

امروز خبرها و تصاویر نگران کننده ای از هنرستان صدر تهران در فضای مجازی منتشر شد. تصاویر حاکی از تجمع والدین دانش آموزان در مدرسه و هیاهوی بسیار در محوطه است و دانش آموزی که روی دست می برندش و سپس حضور نیروهای پلیس و آمبولانس و … .

امروز به دلیل داشتن موبایل توسط برخی دانش آموزان و تاکید مدیر مدرسه برای بازرسی، درگیری میان تعدادی از دانش آموزان و والدین با مدیر مدرسه اتفاق افتاد. طبق قوانین ورود موبایل به مدرسه ممنوع است و دانش آموزان باید دستورالعمل‌های مدرسه را رعایت کنند. در این حادثه تعدادی از دانش آموزان دچار افت فشار شدند که با حضور نیروهای اورژانس در محل به وضعیت آنها رسیدگی شد. کسی هم فوت نشده و انعکاس خبر فوت دانش آموز در ادامه سناریوی کشته سازی رسانه‌های معاند است‌.

اما پلیس پایتخت روایت دیگری دارد؛ اطلاعیه پلیس را بخوانید:
بعدازظهر امروز و درپی اعلام وقوع یک مورد درگیری در مجاورت یک هنرستان دخترانه در خیابان کارون، عوامل کلانتری و ماموران پلیس در محل حاضر شده و رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود قراردادند که در جریان آن مشخص شد که درگیری میان تعدادی از اراذل و اوباش رخ داده است. این درگیری که در مجاورت یک هنرستان دخترانه رخ داده بود، منجر به نگرانی تعدادی و والدین و دانش‌آموزان شده بود. عوامل درگیری از سوی ماموران پلیس شناسایی و دستگیر شدند. همچنین شایعات منتشر شده در فضای مجازی به هیچ عنوان مورد تایید نیست.

کاری به خبرهایی که رسانه های داخلی و خارجی در این باره منتشر کرده اند و نیز شایعات پیرامونی نداریم و فقط گزارش دو مرجع رسمی را مقایسه می کنیم: وزارت آموزش و پرورش می گوید به دلیل این که در داخل مدرسه، تعدادی از دانش آموزان موبایل به همراه داشته اند و مدیر مدرسه خواستار بازرسی بود، بین دانش آموزان و والدین و مدیر مدرسه درگیری رخ داده است.

پلیس اما می گوید که “در مجاورت مدرسه” و “بین اراذل و اوباش” درگیری رخ داده و باعث نگرانی والدین و دانش آموزان شده است.

حال باید پرسید که بالاخره درگیری داخل مدرسه بوده یا در مجاورت مدرسه؟ بین اراذل و اوباش بوده یا بین دانش آموزان و والدین و مدیر مدرسه؟!

و اساساً چه اتفاقی افتاده است که کار به درگیری و آمبولانس و … کشیده است؟ مگر آوردن موبایل به مدرسه توسط دانش آموزان برای اولین بار است که اتفاق می افتد؟ آیا هر بار این گونه بلوا می شود و بچه های مردم را روانه اورژانس می کنند؟ آن هم برای به قول مقام آموزش و پرورش به خاطر افت فشار؟ این چه مدیر مدرسه ای است که برای پیدا کردن موبایل بچه ها، چنین آشوبی به پا کرده است؟ اساساً وزارت آموزش و پرورش با چه منطق و استانداری این قبیل افراد را به عنوان مدیر مدرسه منصوب و بر بچه های مردم مسلط می کند؟!

نمی شود که هر روز خبر ناگواری از مدرسه ای برسد و هر روز تکذیب کنند و هر روز گزارش های متناقض منتشر کنند.

همین چند روز پیش بود که وزیر آموزش و پرورش به صراحت اعلام کرد که هیچ دانش آموزی بازداشت نشده است و دانش آموزانی خاطی در قضایای اخیر به مراکز مشاوره ارجاع شده اند. چند روز بعد، اما نمایندگان مجلس بازدیدی از زندان فشافویه داشتند و یکی از آنها خبر داد در این زندان ۲۰۰ دانش آموزان زندانی بوده اند و البته بعداً همگی آزاد شدند.
این ضد و نقیض گویی هاست که افکار عمومی جریحه دار شده را جریحه دارتر می کند و بنزین بر روی آتش اعتراضات می پاشد.

راستی! آقای وزیر آموزش و پرورش گفته بود: ما نازک تر از گل به دانش آموزان نمی گوییم! نازک از گل گفت شان را در هنرستان صدر تهران دیدیم و صدای آن را در جیغ و فریادهای مدرسه و آژیر آمبولانس و … شنیدیم! و عجبا که هنوز وزیر است و استعفا نمی کند!